مترجمان حرفه ای

من مراحل ترجمه حرفه ای را به شما می آموزم

مترجمان حرفه ای

من مراحل ترجمه حرفه ای را به شما می آموزم

۱۰۸ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

تفاوت‌های ظریف بین Ever و Never در زبان انگلیسی:

 

  • Ever به معنی "تا به حال" یا "هرگز" است و برای اشاره به وقوع یا عدم وقوع یک عمل در گذشته استفاده می‌شود.
  • Never به معنی "هرگز" یا "در هیچ زمانی" است و برای نفی وقوع یک عمل در تمام طول زندگی استفاده می‌شود.

نکات مهم:

  • Ever معمولاً در سوالات و جمله‌های منفی استفاده می‌شود، در حالی که never معمولاً در جمله‌های خبری استفاده می‌شود.
  • Ever می‌تواند با زمان‌های گذشته استفاده شود، در حالی که never با همه زمان‌ها (گذشته، حال و آینده) استفاده می‌شود.
  • Ever گاهی اوقات برای بیان تعجب یا تردید استفاده می‌شود.

مثال‌ها:

  • Ever:
    • Have you ever been to Paris? (تا به حال به پاریس رفته ای؟)
    • I have never seen such a beautiful sunset. (من هرگز غروب خورشیدی به این زیبایی ندیده ام.)
    • I wonder if I will ever see him again. (نمی دانم آیا باز هم او را خواهم دید یا نه.)
  • Never:
    • I have never been interested in politics. (من هرگز به سیاست علاقه نداشتم.)
    • He will never forget his childhood home. (او هرگز خانه دوران کودکی خود را فراموش نخواهد کرد.)
    • I never thought I would win the lottery. (من هرگز فکر نمی کردم که در قرعه کشی برنده شوم.)

شباهت‌ها و تفاوت‌های ظریف بین Ever و Never در زبان انگلیسی:

شباهت‌ها:

  • هر دو قید زمان هستند: هم ever و هم never برای اشاره به زمان یک عمل یا رویداد استفاده می‌شوند.
  • معمولاً با زمان حال کامل استفاده می‌شوند: هر دو کلمه اغلب در جملاتی با زمان حال کامل به کار می‌روند تا به تجربیات یا اقداماتی که در گذشته رخ داده‌اند اشاره کنند.
  • می‌توانند با زمان‌های فعل دیگر نیز استفاده شوند: هم ever و هم never را می‌توان با زمان‌های فعل دیگر مانند گذشته ساده، آینده و حال ساده نیز استفاده کرد.

تفاوت‌ها:

  • معنی:
    • Ever: به معنی "در هر زمان" یا "تا به حال" است و برای اشاره به وقوع یا عدم وقوع یک عمل در گذشته یا احتمال وقوع آن در آینده استفاده می‌شود.
    • Never: به معنی "هرگز" یا "در هیچ زمانی" است و برای نفی قاطعانه وقوع یک عمل در تمام طول زندگی استفاده می‌شود.
  • کاربرد در جملات:
    • Ever:
      • در سوالات: از ever در سوالات برای پرسیدن در مورد تجربیات یا احتمالات استفاده می‌شود.
      • در جملات منفی: می‌توان از ever در جمله‌های منفی با not استفاده کرد تا عدم وقوع یک عمل را در گذشته نشان دهد.
      • با قیدهای منفی: می‌توان از ever با قیدهای منفی مانند "hardly"، "barely" یا "scarcely" استفاده کرد.
      • با صفات عالی و صفت‌های خاص: می‌توان از ever با صفات عالی و صفت‌هایی مانند "only" و "first" استفاده کرد.
      • در ساختارهای مقایسه: می‌توان از ever در ساختارهای مقایسه با "than ever" استفاده کرد.
      • بعد از "if": می‌توان از ever بعد از "if" برای اشاره به شرایط فرضی استفاده کرد.
    • Never:
      • در جملات خبری: معمولاً از never در جمله‌های خبری برای بیان قاطعانه عدم وقوع یک عمل استفاده می‌شود.
      • با قیدهای زمانی: می‌توان از never با قیدهای زمانی مانند "again"، "before" و "since" استفاده کرد.
  • لحن:
    • Ever: لحن خنثی دارد و برای ارائه اطلاعات یا پرسیدن سوالات به طور مستقیم استفاده می‌شود.
    • Never: لحن قاطعانه‌تر دارد و برای تاکید بر عدم وقوع یک عمل استفاده می‌شود.

مثال‌ها:

  • Ever:
    • Have you ever been to Paris? (تا به حال به پاریس رفته ای؟)
    • I have never seen such a beautiful sunset. (من هرگز غروب خورشیدی به این زیبایی ندیده ام.)
    • I wonder if I will ever see him again. (نمی دانم آیا باز هم او را خواهم دید یا نه.)
    • It was the first time that she'd ever been abroad. (این اولین باری بود که او در خارج از کشور بود.)
    • She was working harder than ever. (او بیشتر از همیشه کار می کرد.)
  • Never:
    • I have never been interested in politics. (من هرگز به سیاست علاقه نداشتم.)
    • He will never forget his childhood home. (او هرگز خانه دوران کودکی خود را فراموش نخواهد کرد.)
    • I never thought I would win the lottery. (من هرگز فکر نمی کردم که در قرعه کشی برنده شوم.)
    • We have all came to the conclusion to never come to this office again. (همه ما به این نتیجه رسیده ایم که دیگر به این دفتر نخواهیم آمد.)
    • I haven't seen him since Monday. (من او را از دوشنبه تا به حال ندیده ام.)

نکات اضافی:

  • Ever را می‌توان با کلمات پرسشی مانند "when"، "where"، "why" و "how" استفاده کرد.
    • When did you ever see a ghost? (کی تا به حال جن دیده ای؟)
    • Where have you ever been so happy? (کجا تا به حال اینقدر خوشحال بوده ای؟)
  • Never را می‌توان با قیدهای زمانی مانند "again"، "before" و "since" استفاده کرد.
    • I will never see you again. (من تو را دیگر هرگز نخواهم دید.)
    • I have never seen him before. (من او را قبلاً هرگز ندیده ام.)
    • I have not seen him since Monday. (من او را از دوشنبه تا به حال ندیده ام.)

در نهایت، بهترین راه برای انتخاب بین ever و never این است که به معنای دقیق جمله خود توجه کنید و اینکه آیا می‌خواهید به وقوع یا عدم وقوع یک عمل در گذشته اشاره کنید یا نفی وقوع یک عمل در تمام طول زندگی را بیان کنید.

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-137.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-ever-%D9%88-never-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/182
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/117/Grammar-difference-between-ever-and-never-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/67
https://ble.ir/tat_school/6860794719953751/1712856079724
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253734209467453
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/30/Grammar-difference-between-ever-and-never-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-ever%C2%A0%D9%88-never-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

تفاوت‌های ظریف بین Each و Every در زبان انگلیسی:

Each و Every هر دو کلماتی هستند که برای اشاره به تعداد یا ترتیب چیزها استفاده می‌شوند. با این حال، تفاوت‌های ظریفی بین این دو کلمه وجود دارد که باید برای استفاده صحیح از آنها در نظر بگیرید.

در اینجا خلاصه‌ای از نکات کلیدی آمده است:

  • Each به معنی "هر یک" یا "به صورت جداگانه" است و برای تأکید بر افراد یا چیزهای جداگانه در یک گروه استفاده می‌شود.
  • Every به معنی "همه" یا "هر کدام" است و برای اشاره به کل گروه یا مجموعه‌ای از چیزها به طور کلی استفاده می‌شود.

نکات مهم:

  • Each معمولاً با اسم‌های مفرد استفاده می‌شود، در حالی که every می‌تواند با اسم‌های مفرد و جمع استفاده شود.
  • Each معمولاً با فعل مفرد استفاده می‌شود، در حالی که every همیشه با فعل مفرد استفاده می‌شود.
  • از Each می‌توان بعد از فاعل جمع استفاده کرد، در حالی که every نمی‌تواند.
  • Every اغلب با قیدهایی مانند "almost"، "nearly" و "practically" استفاده می‌شود.

مثال‌ها:

  • Each
    • I ate each of the cookies. (من هر کدام از کوکی‌ها را خوردم.)
    • Each student received a gift. (هر دانش‌آموز یک هدیه دریافت کرد.)
    • Each flower has a unique fragrance. (هر گل عطر منحصر به فردی دارد.)
  • Every
    • I enjoyed every minute of the movie. (من از تک تک دقایق فیلم لذت بردم.)
    • Every house on the street has a garden. (هر خانه در خیابان باغ دارد.)
    • Every day is a new opportunity. (هر روز فرصتی جدید است.)

کاربردهای each:

1. each on هر کدام:

  • برای اشاره به تک تک اعضای یک گروه از اشیاء یا افراد قابل شمارش استفاده می شود.
  • معادل فارسی: هر کدام، هر یک

مثال:

  • There are five apples on the table. I want to eat each one.
  • روی میز پنج سیب است. من می خواهم هر کدام را بخورم.

2. به جای اسم قابل شمارش مفرد:

  • اگر قبلاً اسم قابل شمارش مفرد ذکر شده باشد، می توان از each one برای جایگزینی آن استفاده کرد.
  • معادل فارسی: هر کدام، هر یک

مثال:

  • A: What do I do with these antique vases? من با این گلدان های عتیقه چه کار کنم؟
  • B: You need to take each one out of the box very carefully. (each one = each vase) باید هر کدام را با دقت از جعبه خارج کنید. (هر کدام = هر گلدان)

3. each of + determiner + اسم جمع:

  • بعد از each می توان از توصیف کننده اسم (my/his/the…) به علاوه یک اسم جمع استفاده کرد.
  • معادل فارسی: هر کدام از، هر یک از

مثال:

  • I kiss each of my children before they go to bed at night. من هر کدام از فرزندانم را قبل از خواب شبانه می بوسم.
  • The teacher had a little kid holding on to each of her hands. معلم بچه کوچکی داشت که هر کدام از دستانش را گرفته بود.

نکته:

  • توجه داشته باشید که بعد از each of فعل به صورت مفرد است.

مثال:

  • Each of my students has a different assignment to complete. هر کدام از دانش آموزان من تکلیف متفاوتی برای تکمیل کردن دارند.
  • Each of my friends has a different job. هر کدام از دوستان من شغل متفاوتی دارند.

4. each of + ضمایر (you/us/them):

  • دقت کنید که بعد از each of فقط می توانیم از ضمایر you/us/them استفاده کنیم.
  • معادل فارسی: هر کدام از شما، هر کدام از ما، هر کدام از آنها

مثال:

  • He gave each of us a small gift at the end of the course. او در پایان دوره به هر کدام از ما یک هدیه کوچک داد.
  • You need to wash each of them before use. قبل از استفاده باید هر کدام از آنها را بشویید.
  • Each of you needs to complete the assignment individually. هر کدام از شما باید تکلیف را به صورت جداگانه انجام دهید.

نکته:

  • دقت کنید فعل بعد از each of + pronoun باید به صورت مفرد باشد.

5. each به عنوان ضمیر:

  • each را می توان به تنهایی (بدون اسم) به عنوان ضمیر استفاده کرد.
  • معادل فارسی: هر کدام، هر یک

مثال:

  • When the students finished the course, each was given a certificate. (Each = each of the students) هنگامی که دانش آموزان دوره را تمام کردند، به هر کدام گواهی داده شد. (هر کدام = هر یک از دانش آموزان)

نکته:

  • با این وجود کاربرد each one به جای each رایج تر است.

مثال:

  • each one was given a certificate … به هر کدام گواهی داده شد

6. اسم/ضمیر + each:

  • each را می توان بعد از اسم (یا ضمیر) برای توصیف آن اسم استفاده کرد.
  • معادل فارسی: هر، هر کدام

مثال:

  • The parents gave their children some pocket money. To avoid problems, they each received the same amount. والدین مقداری پول تو جیبی به فرزندان خود دادند. برای جلوگیری از بروز مشکل، هر کدام مبلغ یکسانی دریافت کردند.

7. فعل کمکی/To Be + each:

  • each را می توان بعد از یک فعل کمکی یا افعال are و were استفاده کرد.
  • معادل فارسی: هر کدام

مثال:

  • I have four books to sell and they are each worth around five dollars. من چهار کتاب برای فروش دارم و هر کدام حدود پنج دلار ارزش دارند.
  • They have each been told their responsibilities. مسئولیت هایشان به هر کدام از آنها گفته شده است.

نکات اضافی:

  • Each of و every one of ساختارهای مشابهی هستند که برای تأکید بر هر یک از اعضای یک گروه استفاده می‌شوند.
    • Each of the children received a prize. (هر کدام از بچه ها جایزه ای دریافت کردند.)
    • Every one of the employees must attend the meeting. (هر کدام از کارمندان باید در جلسه شرکت کنند.)
  • Sometimes each and every برای تأکید بیشتر استفاده می‌شود، به خصوص در گفتار عامیانه.
    • I love each and every one of you. (من تک تک شما را دوست دارم.)

در نهایت، بهترین راه برای انتخاب بین each و every این است که به معنای دقیق جمله خود توجه کنید و اینکه آیا می‌خواهید بر افراد یا چیزهای جداگانه تأکید کنید یا کل گروه را به طور کلی مورد توجه قرار دهید.

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-136.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-each%D9%88-every-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/181
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/116/The-use-and-difference-of-each-and-every-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/66
https://ble.ir/tat_school/6651165001862207/1712855862193
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253723250260420
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/29/The-use-and-difference-of-each-and-every-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-each%C2%A0%D9%88-every-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

تفاوت بین Another، Other و Others:

در زبان انگلیسی، از سه کلمه another، other و others برای اشاره به چیزهای مختلف استفاده می‌شود. به طور خلاصه، می‌توان گفت:

  • Another به معنی یکی دیگر است و قبل از اسم‌های مفرد قابل شمارش استفاده می‌شود.
  • Other به معنی دیگر یا سایر است و قبل از اسم‌های جمع قابل شمارش، اسم‌های غیرقابل شمارش و ضمیر ones استفاده می‌شود.
  • Others معادل other ones یا other + اسم جمع است و به عنوان ضمیر استفاده می‌شود.

در اینجا به بررسی جزئیات بیشتر و مثال‌هایی برای درک بهتر تفاوت این سه کلمه می‌پردازیم:

Another:

  • برای اشاره به یک چیز اضافی از همان نوع که قبلاً به آن اشاره شده است، استفاده می‌شود.
  • قبل از اسم‌های مفرد قابل شمارش می‌آید.
  • معادل one more است.

مثال‌ها:

  • I need another cup of coffee. (من به یک فنجان قهوه دیگر نیاز دارم.)
  • I bought another book yesterday. (دیروز یک کتاب دیگر خریدم.)
  • There is another solution to the problem. (یک راه حل دیگر برای مشکل وجود دارد.)

Other:

  • برای اشاره به چیزی متفاوت از چیزی که قبلاً به آن اشاره شده است، استفاده می‌شود.
  • قبل از اسم‌های جمع قابل شمارش، اسم‌های غیرقابل شمارش و ضمیر ones می‌آید.
  • معادل different یا the rest است.

مثال‌ها:

  • I like this shirt, but I also like the other one. (من این پیراهن را دوست دارم، اما آن یکی را هم دوست دارم.)
  • There are other ways to get to the airport. (راه‌های دیگر برای رفتن به فرودگاه وجود دارد.)
  • Some people like cats, others prefer dogs. (برخی گربه دوست دارند، دیگران سگ را ترجیح می‌دهند.)

Others:

  • به عنوان ضمیر برای اشاره به چیزهای دیگر که قبلاً به آنها اشاره شده است، استفاده می‌شود.
  • معادل other ones یا other + اسم جمع است.

مثال‌ها:

  • I like these flowers, but I want to see the others too. (من این گل‌ها را دوست دارم، اما می‌خواهم دیگری‌ها را هم ببینم.)
  • Some students went on the field trip, others stayed in class. (برخی از دانش‌آموزان به اردوی علمی رفتند، دیگران در کلاس ماندند.)
     

تفاوت‌های Other و Others:

ضمیر اسم مثال
Other مفرد قابل شمارش I need another apple. (من به یک سیب دیگر نیاز دارم.)
Other جمع یا غیرقابل شمارش I need other apples. (من به سیب‌های دیگر نیاز دارم.)
Others ضمیر جمع یا غیرقابل شمارش I like these apples, but I want to see the others too. (من این سیب‌ها را دوست دارم، اما می‌خواهم دیگری‌ها را هم ببینم.)

 

نکات:

  • Another به معنی "یک دیگر" است و قبل از اسم‌های مفرد قابل شمارش استفاده می‌شود.
  • Other به معنی "دیگر" یا "سایر" است و قبل از اسم‌های جمع قابل شمارش، اسم‌های غیرقابل شمارش و ضمیر ones استفاده می‌شود.
  • Others معادل other ones یا other + اسم جمع است و به عنوان ضمیر استفاده می‌شود.

در اینجا چند مثال دیگر برای کمک به درک تفاوت آورده شده است:

  • Another:
    • I need another cup of coffee. (من به یک فنجان قهوه دیگر نیاز دارم.)
    • I bought another book yesterday. (دیروز یک کتاب دیگر خریدم.)
    • There is another solution to the problem. (یک راه حل دیگر برای مشکل وجود دارد.)
  • Other:
    • I like this shirt, but I also like the other one. (من این پیراهن را دوست دارم، اما آن یکی را هم دوست دارم.)
    • There are other ways to get to the airport. (راه‌های دیگر برای رفتن به فرودگاه وجود دارد.)
    • Some people like cats, others prefer dogs. (برخی گربه دوست دارند، دیگران سگ را ترجیح می‌دهند.)
  • Others:
    • I like these flowers, but I want to see the others too. (من این گل‌ها را دوست دارم، اما می‌خواهم دیگری‌ها را هم ببینم.)
    • Some students went on the field trip, others stayed in class. (برخی از دانش‌آموزان به اردوی علمی رفتند، دیگران در کلاس ماندند.)

نکات:

  • Another یک کلمه است، نه دو کلمه (نوشتن "an other" اشتباه است).
  • Others را فقط می‌توان به عنوان ضمیر استفاده کرد، نه به عنوان صفت.
  • از the others اغلب برای اشاره به گروه دیگری از مردم استفاده می‌شود.

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-135.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-another-%D9%88-other-%D9%88others-%D9%88-the-others-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/180
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/115/Grammar-and-the-difference-between-another-and-other-and-others-and-the-others-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/65
https://ble.ir/tat_school/9231316757010584/1712855738020
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253712068775778
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/28/Grammar-and-the-difference-between-another-and-other-and-others-and-the-others-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-another-%D9%88-other-%D9%88%C2%A0others-%D9%88-the-others-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

تفاوت بین "Lend" و "Borrow" در زبان انگلیسی

در زبان انگلیسی، دو واژه مهم برای اشاره به فعالیت‌های مالی و مالکیتی هستند: "lend" و "borrow". این دو فعل هر کدام دارای معانی و کاربردهای خاصی هستند که باید با دقت درک شوند.

Lend:

"لند" به معنای دادن چیزی به کسی است تا برای مدتی از آن استفاده کند و سپس آن را برگرداند. این فعل نشان‌دهنده مالکیت و اجازه به کسی برای مدت معینی به منظور استفاده از چیزی است.

مثالها:

  • May I borrow your pen? [=Will you lend me your pen?]
  • I can lend you this book [= You can borrow this book] if you want to read it.
  • My grandmother is lending me her earrings for the wedding.

Borrow:

"بارو" به معنای گرفتن و استفاده از چیزی برای مدتی است که متعلق به دیگری است و پس از استفاده از آن، آن را برمی‌گرداند. این فعل نشان‌دهنده اقدامی است که شخصی انجام می‌دهد تا به مالکیت چیزی که خودش نیست دست پیدا کند.

مثالها:

  • I borrowed his jacket because I forgot mine—I’ll return it to him tomorrow.
  • Laura used to borrow money from me all the time.
  • Could I borrow your phone for a minute, please?

کاربرد "Lend" و "Borrow" در انگلیسی:

فعل "lend" به معنای دادن چیزی به کسی برای مدتی است، در حالی که فعل "borrow" به معنای گرفتن و استفاده از چیزی برای مدتی است. این دو فعل کاربردهای خاص خود را دارند که در زیر توضیح داده شده‌اند:

  • Lend:

    • این فعل بیشتر نشان‌دهنده مالکیت و اجازه به کسی برای استفاده از چیزی است.
    • مثال: Mr. Smith let the students borrow his pens and pencils as long as they returned them before the end of the day.
  • Borrow:

    • این فعل نشان‌دهنده اقدامی است که شخصی انجام می‌دهد تا به مالکیت چیزی که خودش نیست دست پیدا کند.
    • مثال: Could I borrow your car?

خطاهای رایج در استفاده از "Borrow" و "Lend":

یکی از خطاهای رایج در استفاده از این دو فعل، اشتباه جایگزین کردن آنها یکدیگر است. در واقع، وقتی چیزی می‌دهید، از "lend" استفاده می‌کنید، و وقتی چیزی می‌گیرید، از "borrow" استفاده می‌کنید.

مثال:

  • Correct: Can I borrow your dictionary?
  • Incorrect: Can I lend your dictionary?

این مثال‌ها نشان می‌دهد که برای درخواست یک چیز، از "borrow" استفاده می‌شود، زیرا شما آن را گرفته و بعداً باید آن را پس بدهید.

با توجه به تفاوت و کاربرد هر یک از این دو فعل، انتخاب درست بین "lend" و "borrow" برای انجام مکالمات دقیق و واضحی اساسی است.

 

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-134.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-lend%D9%88-borrow-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/179
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/114/The-use-and-difference-of-lend-and-borrow-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/64
https://ble.ir/tat_school/780988467643813/1712854235410
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253612581526994
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/27/The-use-and-difference-of-lend-and-borrow-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-lend%C2%A0%D9%88-borrow-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

تفاوت بین "Mistake" و "Error" در زبان انگلیسی

در جلسات آموزش زبان انگلیسی، معمولاً به سوالاتی مانند "چه تفاوتی بین mistake و error است؟" پاسخ می‌دهیم. با این حال، تفاوت بین این دو واژه بیشتر از مجرد تفاوت در معنی آنهاست؛ آنها از لحاظ رسمیت و سطح انجام شدن کار نیز اختلاف دارند.

Mistake:

واژه "mistake" به نوعی اشتباه است که بیشتر از همه در اثر عدم تمرکز یا عدم دقت اتفاق می‌افتد. این کلمه کمی غیر رسمی‌تر است و معمولاً به اشتباهات کوچک اشاره دارد که در حین انجام کارهای روزمره اتفاق می‌افتد. به عبارت دیگر، افراد وقتی اشتباه می‌کنند، اغلب دانش لازم را دارند اما به دلایلی نظیر عدم توجه یا تمرکز، به اشتباه روی می‌دهند.

مثالها:

  • Some people tend to make many small mistakes when conducting different tasks.
  • I made a terrible mistake in my interview.

Error:

در مقابل، واژه "error" رسمی‌تر است و به اشتباهاتی اشاره دارد که بیشتر به دلیل عدم دانش یا آگاهی اتفاق می‌افتد. این مفهوم معمولاً در محیط‌های فنی، علمی، یا حتی مدیریتی استفاده می‌شود. به عنوان مثال، وقتی از "error" در محیط‌های کامپیوتری یا نرم‌افزاری استفاده می‌شود، به مشکلات فنی یا عدم صحت داده‌ها اشاره دارد.

مثالها:

  • I think everyone has seen the ‘error 404’ when using the internet.
  • Grammatical errors are ones that students don’t know how to correct.

آیا می‌توان از "Mistake" و "Error" به جای یکدیگر استفاده کرد؟

اگرچه هر دو کلمه به معنای اشتباه هستند، اما بهتر است از هر کدام در مواقع مناسب استفاده کنیم تا هر گونه ابهامی برای مخاطبان ایجاد نشود. به عنوان مثال، وقتی از "mistake" به جای "error" استفاده می‌شود، احساس کمیت و بی‌توجهی معمولاً بیشتر است. از طرف دیگر، "error" در مواقعی استفاده می‌شود که ما به وضوح از عدم دانش یا دقت مطلع هستیم.

مثالها:

  • When you go back to someone toxic and you know how toxic they are, you no longer made a mistake, you made a choice. (استفاده اشتباه از "error")
  • There is an error in the invoice. The price is too high! (استفاده درست از "error")

استفاده از این دو واژه با دقت به افزایش وضوح و روشنی مفاهیم در متون کمک می‌کند و از ابهام درک متن جلوگیری می‌کند.

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-133.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-mistake%D9%88-error-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/178
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/113/Application-and-difference-between-mistake-and-error-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/63
https://ble.ir/tat_school/22886354074027016/1712853794864
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253599567357110
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/26/Application-and-difference-between-mistake-and-error-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-mistake%C2%A0%D9%88-error-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

فاوت های ظریف بین Anyone و Anybody

Anyone و Anybody هر دو ضمایر نامعین هستند که برای اشاره به افرادی استفاده می شوند که هویتشان مشخص نیست یا معلوم نیست.

در بیشتر موارد، این دو کلمه قابل تعویض هستند. با این حال، تفاوت های ظریفی در استفاده از آنها وجود دارد که می تواند لحن و سطح رسمی بودن جمله را تحت تاثیر قرار دهد.

نکات کلیدی:

  • Somebody:
    • غیررسمی تر: Somebody بیشتر در انگلیسی گفتاری روزمره استفاده می شود.
    • مثال: Did you see somebody walking my dog? (سگ من را دیدی که کسی او را می‌گرداند؟)
  • Someone:
    • رسمی تر: Someone بیشتر در انگلیسی نوشتاری و مواقع رسمی استفاده می شود.
    • مثال: Someone should report this to the authorities. (کسی باید این را به مقامات گزارش دهد.)
  • قواعد دستوری:
    • هیچ کدام: از somebody یا someone نمی توان در جمله های منفی یا به عنوان مفعول استفاده کرد.
    • مثال: Incorrect: I didn't see nobody. (غلط)
    • مثال: Incorrect: I saw him with somebody. (غلط)
    • Correct: I didn't see anyone. (صحیح)
    • Correct: I saw him with someone. (صحیح)
  • انتظار پاسخ:
    • Someone: از someone زمانی استفاده می شود که انتظار دارید پاسخ "بله" را بشنوید.
    • مثال: Is someone there? (کسی آنجاست؟) (انتظار دارید کسی پاسخ دهد "بله، من اینجا هستم.")
  • Someone: از anyone زمانی استفاده می شود که مطمئن نیستید کسی هست یا نه.
    • مثال: Is anyone here? (کسی اینجا هست؟) (شما مطمئن نیستید که کسی هست یا نه.)

تفاوت اصلی بین anyone و anybody چیست؟

"Anyone" و "anybody" هر دو می‌توانند به هر یک از افراد یک گروه اشاره کنند. این دو ضمیر نامعین برای افراد نامشخص استفاده می‌شوند. تفاوت اصلی آنها در میزان رسمیت است: "anyone" رسمی‌تر است و معمولاً در موقعیت‌های رسمی به کار می‌رود، در حالی که "anybody" غیر رسمی است و در زبان گفتاری استفاده می‌شود.

"Anyone" یک ضمیر نامعین است که به شخص نامشخصی اشاره می‌کند. این ضمیر برای نشان دادن اینکه هر شخصی، صرف نظر از هویت یا تعداد، در جمله می‌تواند منظور باشد، استفاده می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

"Does anyone have a question?" کسی سوالی نداره؟

همانطور که مشاهده می‌شود، "anyone" از نظر دستوری یک کلمه مفرد است.

"Is anyone there?" کسی اونجا هست؟

"Is there anyone who can spare a dollar?" آیا کسی هست که بتواند یک دلار پس‌انداز کند؟

"Anybody" نیز یک ضمیر نامعین است که هدفی مشابه "anyone" دارد. به شخص نامشخصی اطلاق می‌شود و برای نشان دادن اینکه هر شخص، اعم از مفرد یا جمع، مورد نظر باشد، به کار می‌رود. به مثال‌های زیر توجه کنید:

"Does anybody here have a dollar?" کسی اینجا یک دلاری داره؟

همانطور که مشاهده می‌شود، "anybody" از نظر دستوری نیز یک کلمه مفرد است.

"Is there anybody who can speak Spanish?" آیا کسی هست که بتواند اسپانیایی صحبت کند؟

استفاده از "they" برای اشاره به "anybody" و "anyone":

در جملاتی که از ضمایر نامعینی مانند "anyone" یا "anybody" استفاده می‌کنیم و نمی‌دانیم آن شخص مرد است یا زن، اغلب از ضمیر جمع "they" برای اشاره به آنها استفاده می‌کنیم. به مثال زیر توجه کنید:

"If anyone has a question, they can ask Mr. Turner." اگر کسی سوالی دارد می‌تواند از آقای ترنر بپرسد.

"Anyone" در مقایسه با "anybody": شباهت‌ها و تفاوت‌ها

"Anyone" و "anybody" بیشتر شبیه به هم هستند تا متفاوت. هیچ قانون قطعی در مورد زمان استفاده از یکی از این کلمات در مقابل دیگری وجود ندارد.

شباهت‌ها: هر دو کلمه به یک معنا هستند و هر دو ضمیر مفرد نامعین هستند به معنای هر شخصی.

تفاوت‌ها: "Anyone" یک اصطلاح رسمی‌تر از "anybody" است. در نتیجه، "anyone" به طور کلی بهترین انتخاب برای موقعیت‌های رسمی و نوشتن در نظر گرفته می‌شود.

این دو کلمه بسیار شبیه به هم هستند، اما مهم نیست که از کدام کلمه استفاده می‌کنید. می‌توانید از هر دو کلمه در مکالمات رو در رو، هنگام نوشتن و یا گفتگو و در بسیاری از انواع نوشتارها استفاده کنید. اگر نگران استفاده از رسمی‌ترین گزینه در موقعیت‌های خاص، مانند اسناد تجاری یا نوشته‌های دانشگاهی هستید، "anyone" تا حدودی بر "anybody" ارجحیت دارد.

مثال‌هایی با "anyone" و "anybody":

در زیر چند مثال با کلمات "anyone" و "anybody" را مرور می‌کنیم. از آنجایی که این ضمایر نامشخص قابل استفاده به جای یکدیگر هستند، می‌توانید بدون تغییر معنی یا ایجاد اشتباه گرامری، "anyone" را با "anybody" (و بالعکس) در هر یک از این جملات جایگزین کنید.

"I didn’t see anyone from school at the football game." من در بازی فوتبال کسی را از مدرسه ندیدم.

"Can anybody hear me?" آیا کسی صدای من را می‌شنود؟

"I rarely talk to anyone on the phone." من به ندرت با کسی تلفنی صحبت می‌کنم

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-132.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-anyone-%D9%88-anybody-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/177
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/112/Usage-and-difference-between-anyone-and-anybody-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/62
https://ble.ir/tat_school/8307207626530746/1712853291147
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253596490539239
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/25/Usage-and-difference-between-anyone-and-anybody-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-anyone-%D9%88-anybody-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

تفاوت های ظریف بین Someone و Somebody

Somebody و Someone هر دو ضمایر نامعین هستند که برای اشاره به اشخاصی استفاده می شوند که هویتشان مشخص نیست یا معلوم نیست.

در بیشتر موارد، این دو کلمه قابل تعویض هستند. با این حال، تفاوت های ظریفی در استفاده از آنها وجود دارد که می تواند لحن و سطح رسمی بودن جمله را تحت تاثیر قرار دهد.

نکات کلیدی:

  • Somebody:
    • غیررسمی تر: Somebody بیشتر در انگلیسی گفتاری روزمره استفاده می شود.
    • مثال: Did you see somebody walking my dog? (سگ من را دیدی که کسی او را می‌گرداند؟)
  • Someone:
    • رسمی تر: Someone بیشتر در انگلیسی نوشتاری و مواقع رسمی استفاده می شود.
    • مثال: Someone should report this to the authorities. (کسی باید این را به مقامات گزارش دهد.)
  • قواعد دستوری:
    • هیچ کدام: از somebody یا someone نمی توان در جمله های منفی یا به عنوان مفعول استفاده کرد.
    • مثال: Incorrect: I didn't see nobody. (غلط)
    • مثال: Incorrect: I saw him with somebody. (غلط)
    • Correct: I didn't see anyone. (صحیح)
    • Correct: I saw him with someone. (صحیح)
  • انتظار پاسخ:
    • Someone: از someone زمانی استفاده می شود که انتظار دارید پاسخ "بله" را بشنوید.
    • مثال: Is someone there? (کسی آنجاست؟) (انتظار دارید کسی پاسخ دهد "بله، من اینجا هستم.")
  • Someone: از anyone زمانی استفاده می شود که مطمئن نیستید کسی هست یا نه.
    • مثال: Is anyone here? (کسی اینجا هست؟) (شما مطمئن نیستید که کسی هست یا نه.)

آیا "someone" و "somebody" شکل جمع دارند؟

نه، "someone" و "somebody" شکل جمع نمی‌گیرند. برای اشاره به یک گروه از افراد، از عبارت "some people" استفاده می‌شود. به مثال زیر توجه کنید:

"Some people were injured in the car accident."

در این حادثه رانندگی، چند نفر مجروح شدند.

در این بخش، ما نمونه‌هایی از استفاده صحیح از "someone" و "somebody" در مقالات علمی و تحقیقاتی را بررسی می‌کنیم:

در جستجوی شرکت‌کننده برای یک تحقیق: "We are looking for someone who meets the eligibility criteria to participate in our research on cognitive development."

"ما به دنبال فردی هستیم که معیارهای واجد شرایط بودن را داشته باشد تا در تحقیقات ما در مورد رشد شناختی شرکت کند."

اگر کسی که می‌شناسید علاقه‌مند به کمک به مطالعه ما است، لطفاً از آن‌ها بخواهید تا با تیم تحقیقاتی ما تماس بگیرند.

در طول بحث‌های غیررسمی با همکاران:

"I heard that someone in the department is working on a fascinating project related to renewable energy."

"شنیدم که شخصی در بخش در حال کار بر روی یک پروژه جذاب مرتبط با انرژی‌های تجدیدپذیر است."

"Did you hear about somebody winning the prestigious research grant? It’s great news!"

آیا درباره برنده شدن جایزه معتبر تحقیقاتی شنیده‌اید؟ این یک خبر عالی است!

سوالات مودبانه در مورد در دسترس بودن:

"Is there someone available to assist with data collection on Friday afternoon?"

"آیا کسی در دسترس است که در جمع‌آوری داده‌ها در بعد از ظهر جمعه کمک کند؟"

"Could somebody kindly review my draft and provide feedback before I submit it?"

آیا کسی می‌تواند لطفاً پیش‌نویس من را بررسی کند و قبل از ارسال آن بازخورد ارائه کند؟

در مثال‌های بالا، "someone" و "somebody" قابل استفاده بدون تغییر معنایی در جملات بودند. این دو ضمیر برای ارجاع به شخص نامشخص یا بیان سؤالات کلی مناسب هستند و برای موقعیت‌های مختلف در دنیای تحقیق مناسبند.

در نهایت، بهترین ضمیر برای استفاده در یک موقعیت خاص به لحن و سبک مورد نظر شما بستگی دارد.

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-131.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-someone%D9%88-somebody-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/176
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/111/Usage-and-difference-between-someone-and-somebody-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/60
https://ble.ir/tat_school/64868110923753/1712852774430
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253520882304856
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/24/Usage-and-difference-between-someone-and-somebody-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-someone%C2%A0%D9%88-somebody-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

کاربرد و فرق nobody و no one:

شباهت ها:

  • هر دو ضمیر هستند و برای نشان دادن عدم وجود کسی با یک توصیف خاص یا معیار خاص استفاده می شوند.
  • با افعال مفرد به کار می روند.
  • بعد از آنها نباید از کلمه منفی دیگری استفاده شود.

تفاوت ها:

  • رسمیت:
    • No one: بیشتر در نوشتار رسمی (دانشگاهی) استفاده می شود.
    • Nobody: بیشتر در زبان انگلیسی غیررسمی و گفتاری استفاده می شود.
  • تلفظ:
    • No one: دو کلمه مجزا تلفظ می شود.
    • Nobody: یک کلمه واحد تلفظ می شود.

مثال ها:

  • Nobody knows what he does for a living. (هیچ کس نمی داند او برای امرار معاش چه می کند.)
  • No one was at the party when I arrived. (وقتی من رسیدم کسی در مهمانی نبود.)

نکته:

  • از of بعد از no one استفاده نمی شود.
  • برای اشاره به گروهی از سه نفر یا بیشتر از none of و برای اشاره به دو نفر از neither of استفاده کنید.

Nobody در مقابل No one

Nobody و No one هر دو ضمایر منفی هستند که به معنی "هیچ کس" استفاده می شوند. با این حال، تفاوت های ظریفی در استفاده از آنها وجود دارد:

کاربرد:

  • Nobody: به طور کلی، nobody در زبان انگلیسی غیررسمی رایج تر است، به خصوص در گفتار روزمره. همچنین می تواند در موقعیت های غیر رسمی کتبی مانند ایمیل یا نامه های دوستانه استفاده شود.
  • No one: No one بیشتر در انگلیسی رسمی استفاده می شود، به خصوص در نوشتن. همچنین در موقعیت هایی که می خواهید لحنی جدی تر یا محتاطانه تر داشته باشید، مناسب تر است.

قواعد دستوری:

  • Nobody: Nobody همیشه به صورت مفرد استفاده می شود، حتی زمانی که به گروهی از افراد اشاره می کند.
  • No one: No one نیز معمولاً به صورت مفرد استفاده می شود، اما می توان از آن به صورت جمع با فعل سوم شخص جمع نیز استفاده کرد.

مثال ها:

  • Nobody
    • Nobody answered the phone. (هیچ کس به تلفن جواب نداد.)
    • Nobody likes going to the dentist. (هیچ کس دوست ندارد به دندانپزشک برود.)
    • **I didn't see nobody at the party. (هیچ کس را در مهمانی ندیدم.)
  • No one
    • No one is perfect. (هیچ کس کامل نیست.)
    • **Has no one told you the news? (هنوز کسی به شما خبر را نداده است؟)
    • **The students all agreed that no one should cheat on the exam. (همه دانش آموزان توافق داشتند که هیچ کس نباید در امتحان تقلب کند.)

نکات:

  • در انگلیسی بریتانیایی، nobody بیشتر از انگلیسی آمریکایی رایج است.
  • می توان از nobody به جای no one در اکثر موارد استفاده کرد، اما no one در محیط های رسمی و دانشگاهی مناسب تر است.
  • هنگام استفاده از nobody یا no one با افعال جمع، باید به قواعد توافق فاعل و فعل توجه کنید.

انتخاب بین nobody و no one به رسمیت جمله و سلیقه شما بستگی دارد.

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-130.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-nobody%D9%88-no-one%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/175
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/110/Usage-and-difference-between-nobody-and-no-one-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/61
https://ble.ir/tat_school/6410338238107645/1712853053948
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253540653336304
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/23/Usage-and-difference-between-nobody-and-no-one-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D9%81%D8%A7%D9%88%D8%AA-nobody%C2%A0%D9%88-no-one%C2%A0%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C

در اینجا لیستی از اصطلاحات و عبارات رایج انگلیسی مربوط به تحصیل آورده شده است که می تواند برای شما مفید باشد، به خصوص اگر در حال آماده شدن برای آزمون آیلتس هستید:

فرایند یادگیری:

  • be an arduous process: فرایندی دشوار داشتن
  • be very rewarding: بسیار رضایت بخش بودن
  • someone’s aspiration: خواسته کسی
  • pursuit: آرمان
  • concentrate on sth: تمرکز کردن بر چیزی
  • form the basis of sth: پایه و اساس چیزی را شکل دادن
  • use lateral thinking: استفاده از تفکر جانبی
  • rely on linear thinking: اتکا بر تفکر خطی
  • break the mould: هنجار شکنی کردن

عملکرد تحصیلی:

  • academic performance: عملکرد تحصیلی
  • academic qualifications: مدارک تحصیلی
  • standardised test: آزمون استاندارد

توانایی و هوش:

  • be gifted: با استعداد بودن
  • be talented: مستعد بودن

روش های یادگیری:

  • rote memorization: حفظ کردن طوطی وار
  • learn sth. by heart: یادگیری چیزی به واسطه از بَر کردن
  • read extensively: مطالعه همه جانبه
  • induce cramming: آماده کردن عجولانه خود برای امتحان

نکات منفی:

  • ignorance: نادانی

مثال:

  • Attending a university with a top-tier reputation often is an arduous but rewarding process. (حضور در دانشگاهی با شهرت برتر اغلب فرآیندی دشوار اما رضایت بخش است.)
  • Teaching can be a very rewarding career. It allows teachers to have an input in the development of young lives. (تدریس می تواند شغل بسیار رضایت بخشی باشد. این شغل به معلمان این فرصت را می دهد تا در پیشرفت زندگی جوانان نقش داشته باشند.)
  • The educational aspirations/pursuits of rural youth tend to be different from those of students living elsewhere. (آرمان ها/ خواسته های آموزشی جوانان روستایی متفاوت از آرمان ها/ خواسته های دانشجویانی است که در سایر نقاط زندگی می کنند.)
  • Using lateral thinking, the students can solve problems in an unconventional manner (now). (با استفاده از تفکر جانبی، دانش آموزان می توانند مسایل را (در زمان حاضر) به شیوه ای غیر متعارف حل کنند.)

اینها تنها چند نمونه از اصطلاحات و عبارات مربوط به تحصیل در زبان انگلیسی هستند. با یادگیری این اصطلاحات، می توانید در مورد طیف گسترده ای از موضوعات مربوط به تحصیل به طور موثرتر صحبت کنید و درک کنید.

نکات:

  • در هنگام یادگیری اصطلاحات و عبارات جدید، سعی کنید آنها را در زمینه استفاده کنید. این به شما کمک می کند تا معنی و نحوه استفاده صحیح از آنها را بهتر درک کنید.
  • به دنبال فرصتی برای استفاده از این اصطلاحات و عبارات در مکالمه یا نوشتار خود باشید. این به شما کمک می کند تا آنها را به طور طبیعی تر در زبان خود ادغام کنید.
  • از فرهنگ لغت یا ابزار آنلاین برای یافتن تعاریف و نمونه هایی از نحوه استفاده از اصطلاحات و عبارات جدید استفاده کنید.

 

https://javad909.blog.ir/1403/01/18/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-Education-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3
http://tatschool.blogfa.com/post/174
https://daily-english.farsiblog.com/1403/01/18/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-Education-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3/
https://azizi98.farsiblog.net/Post/33/Words-and-terms-related-to-Education-in-IELTS.html
https://t.me/c/2016692579/59
https://ble.ir/tat_school/9987468881275324/1712851936644
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253466813426900
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/109/Words-and-terms-related-to-Education-in-IELTS.html
https://english-school.monoblog.ir/1403/01/18/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-Education-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3

اصطلاحات و عبارات مربوط به مردم در زبان انگلیسی

در اینجا لیستی از اصطلاحات و عبارات رایج انگلیسی مربوط به مردم آورده شده است که می تواند برای شما مفید باشد، به خصوص اگر در حال آماده شدن برای آزمون آیلتس هستید:

شخصیت و ویژگی ها:

  • be self-reliant: متکی به خود بودن
  • be self-sufficient: خودکفا بودن
  • be a self-made man/woman: خودساخته بودن
  • show initiative: ابتکار عمل را به دست گرفتن
  • do sth. of one’s own accord: کاری را به میل خود انجام دادن
  • be tenacious: سرسخت بودن
  • have perseverance: پشتکار داشتن
  • have willpower: قدرت اراده داشتن

صداقت و صداقت:

  • keep one’s word: به قول خود عمل کردن
  • be an upright citizen: شهروند درستکار بودن
  • preserve sb.’s integrity: حفظ شرافت خود

شخصیت و رفتار:

  • be down-to-earth: واقع بین بودن
  • be very arty: بسیار هنرمند بودن

موفقیت و دستاورد:

  • set the benchmark for sth: معیار(سنگ محک) بودن برای چیزی
  • be world-renowned: شهرت جهانی داشتن

روابط:

  • worship sb.: پرستیدن کسی
  • meet sb. in person: ملاقات حضوری با کسی داشتن

مهارت ها و توانایی ها:

  • be versatile: همه فن حریف بودن
  • be artistic: هنردوست (خوش ذوق) بودن

اینها تنها چند نمونه از اصطلاحات و عبارات مربوط به مردم در زبان انگلیسی هستند. با یادگیری این اصطلاحات، می توانید در مورد طیف گسترده ای از موضوعات مربوط به افراد به طور موثرتر صحبت کنید و درک کنید.

نکات:

  • در هنگام یادگیری اصطلاحات و عبارات جدید، سعی کنید آنها را در زمینه استفاده کنید. این به شما کمک می کند تا معنی و نحوه استفاده صحیح از آنها را بهتر درک کنید.
  • به دنبال فرصتی برای استفاده از این اصطلاحات و عبارات در مکالمه یا نوشتار خود باشید. این به شما کمک می کند تا آنها را به طور طبیعی تر در زبان خود ادغام کنید.
  • از فرهنگ لغت یا ابزار آنلاین برای یافتن تعاریف و نمونه هایی از نحوه استفاده از اصطلاحات و عبارات جدید استفاده کنید.

 

https://javad909.blog.ir/1403/01/18/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-people-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3
http://tatschool.blogfa.com/post/173
https://daily-english.farsiblog.com/1403/01/18/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-people-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3/
https://azizi98.farsiblog.net/Post/32/Words-and-terms-related-to-people-in-IELTS.html
https://t.me/c/2016692579/58
https://ble.ir/tat_school/2075724406998618/1712851616615
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253446880580580
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/108/Words-and-terms-related-to-people-in-IELTS.html
https://english-school.monoblog.ir/1403/01/18/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-people-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3