مترجمان حرفه ای

من مراحل ترجمه حرفه ای را به شما می آموزم

مترجمان حرفه ای

من مراحل ترجمه حرفه ای را به شما می آموزم

۱۰۸ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

استاندارد CEFR برای زبان انگلیسی

CEFR مخفف Common European Framework of Reference for Languages است که به معنای چارچوب مرجع مشترک اروپایی برای زبان‌ها می‌باشد. این استاندارد در سال 2001 توسط شورای اروپا معرفی شد و ابزاری برای سنجش مهارت افراد در زبان‌های خارجی است.

سطح‌ها:

CEFR مهارت افراد را در 6 سطح دسته‌بندی می‌کند:

  • A1: سطح پایه (مبتدی)
  • A2: سطح ابتدایی (پیش متوسط)
  • B1: سطح متوسط (متوسط)
  • B2: سطح متوسطه (متوسط رو به بالا)
  • C1: سطح پیشرفته (پیشرفته)
  • C2: سطح تسلط (بومی)

ویژگی‌های هر سطح:

در هر سطح، فرد قادر به انجام وظایف خاصی است. برای مثال، فردی که در سطح A1 قرار دارد می‌تواند جملات و عبارات ساده را درک و استفاده کند، در حالی که فردی که در سطح C2 قرار دارد می‌تواند به طور کامل و روان به زبان مورد نظر صحبت کند و بنویسد.

کاربرد CEFR:

  • آزمون‌های زبان: بسیاری از آزمون‌های بین‌المللی زبان مانند آیلتس و تافل، نمرات خود را با سطوح CEFR مطابقت می‌دهند.
  • آموزش زبان: از CEFR در برنامه‌های آموزشی زبان برای تعیین سطح زبان‌آموزان و اهداف آموزشی استفاده می‌شود.
  • استخدام: برخی از کارفرمایان از CEFR برای سنجش مهارت زبانی متقاضیان شغل استفاده می‌کنند.

مزایای CEFR:

  • استانداردسازی: CEFR یک استاندارد بین‌المللی است که به مقایسه مهارت زبانی افراد در سراسر جهان کمک می‌کند.
  • وضوح: CEFR به طور واضح مهارت‌های زبانی را در 6 سطح تعریف می‌کند.
  • انعطاف‌پذیری: CEFR را می‌توان برای زبان‌های مختلف و برای اهداف مختلف استفاده کرد.

محدودیت‌های CEFR:

  • تمرکز بر مهارت‌های زبانی: CEFR فقط مهارت‌های زبانی را سنجش می‌کند و سایر مهارت‌های زبانی مانند توانایی یادگیری و حل مسئله را در نظر نمی‌گیرد.
  • تمرکز بر زبان نوشتاری: CEFR بیشتر بر مهارت‌های زبانی نوشتاری تمرکز دارد تا مهارت‌های زبانی گفتاری.
  • عدم وجود معیارهای دقیق: معیارهای دقیق برای هر سطح CEFR وجود ندارد، که می‌تواند منجر به تفسیرهای مختلف شود.

جمع‌بندی:

CEFR ابزاری مفید برای سنجش مهارت افراد در زبان‌های خارجی است. با این حال، لازم به ذکر است که CEFR فقط یک ابزار است و نباید تنها معیار برای سنجش مهارت زبانی افراد در نظر گرفته شود.

سطوح زبان انگلیسی بر اساس آزمون آیلتس

آزمون آیلتس (IELTS) یکی از معتبرترین آزمون‌های سنجش مهارت زبان انگلیسی است که نمره آن از 0 تا 9 با ضرایب برابر در چهار مهارت لیسنینگ، ریدینگ، رایتینگ و اسپیکینگ محاسبه می‌شود. نمره خام آیلتس به 0.5 یا عدد کامل گرد می‌شود.

معادل‌سازی نمره آیلتس با سطوح CEFR:

در ادامه، نمره آیلتس را با سطوح CEFR معادل‌سازی می‌کنیم. توجه داشته باشید که این معادل‌سازی تقریبی است:

**نمره آیلتس سطح CEFR**
4.5 A2
5 A2 - B1
5.5 B1
6 B1 - B2
6.5 B2
7 B2 - C1
8 C1
9 C2

 

نکاتی در مورد معادل‌سازی:

  • نیم‌نمره‌ها: با اینکه در بین نمرات بالا، نیم‌نمره‌ها لحاظ نشده‌اند، ولی باید آنها را هم در نظر داشته باشید.
  • تفاوت فردی: قابلیت‌های زبانی افراد در هر سطح می‌تواند متفاوت باشد.
  • ملاک‌های سنجش: ملاک‌های سنجش در هر مهارت و هر سطح می‌تواند متفاوت باشد.

توضیحات بیشتر در مورد سطوح:

  • A2: در این سطح، فرد می‌تواند جملات و عبارات ساده را در موقعیت‌های آشنا درک و استفاده کند.
  • B1: در این سطح، فرد می‌تواند در مورد موضوعات آشنا و روزمره، به طور ساده و روان صحبت کند.
  • B2: در این سطح، فرد می‌تواند ایده‌های خود را به طور واضح و تفصیلی بیان کند و در مکالمات پیچیده شرکت کند.
  • C1: در این سطح، فرد می‌تواند به طور کاملاً روان و سلیس صحبت کند و به طور کامل مطالب پیچیده را درک کند.
  • C2: در این سطح، فرد به طور کامل به زبان انگلیسی مسلط است و در هر موقعیتی می‌تواند به طور روان و دقیق صحبت کند و بنویسد.

موارد استفاده از نمره آیلتس:

  • مهاجرت: بسیاری از کشورها برای صدور ویزای کار یا تحصیل، نمره آیلتس را ملاک قرار می‌دهند.
  • کار: بسیاری از شرکت‌ها برای استخدام افراد در پست‌های بین‌المللی، نمره آیلتس را ملاک قرار می‌دهند.
  • تحصیل: بسیاری از دانشگاه‌ها برای پذیرش دانشجویان بین‌المللی، نمره آیلتس را ملاک قرار می‌دهند.

سطوح زبان انگلیسی بر اساس آزمون تافل

آزمون تافل (TOEFL iBT) یکی از معتبرترین آزمون‌های سنجش مهارت زبان انگلیسی است که نمره آن از 0 تا 120 با ضرایب برابر در چهار مهارت لیسنینگ، ریدینگ، رایتینگ و اسپیکینگ محاسبه می‌شود.

معادل‌سازی نمره تافل با سطوح CEFR:

در ادامه، نمره تافل را با سطوح CEFR معادل‌سازی می‌کنیم. توجه داشته باشید که این معادل‌سازی تقریبی است:

**نمره تافل سطح CEFR**
5 - 17 A1
17 - 31 A2
32 - 45 B1
46 - 59 B2
60 - 78 B2+
79 - 93 C1
94 - 101 C1+
102 - 109 C2
110 - 114 C2+
115 - 117 C2++
118 - 120 C2+++

 

نکاتی در مورد معادل‌سازی:

  • نیم‌نمره‌ها: در این معادل‌سازی، نیم‌نمره‌ها لحاظ نشده‌اند.
  • تفاوت فردی: قابلیت‌های زبانی افراد در هر سطح می‌تواند متفاوت باشد.
  • ملاک‌های سنجش: ملاک‌های سنجش در هر مهارت و هر سطح می‌تواند متفاوت باشد.

توضیحات بیشتر در مورد سطوح:

  • A1: در این سطح، فرد می‌تواند جملات و عبارات ساده را در موقعیت‌های آشنا درک و استفاده کند.
  • A2: در این سطح، فرد می‌تواند در مورد موضوعات آشنا و روزمره، به طور ساده و روان صحبت کند.
  • B1: در این سطح، فرد می‌تواند ایده‌های خود را به طور واضح و تفصیلی بیان کند و در مکالمات پیچیده شرکت کند.
  • B2: در این سطح، فرد می‌تواند به طور کاملاً روان و سلیس صحبت کند و به طور کامل مطالب پیچیده را درک کند.
  • C1: در این سطح، فرد به طور کامل به زبان انگلیسی مسلط است و در هر موقعیتی می‌تواند به طور روان و دقیق صحبت کند و بنویسد.
  • C2: در این سطح، فرد در حد یک فرد بومی به زبان انگلیسی مسلط است و می‌تواند به طور کامل و دقیق در هر زمینه‌ای صحبت کند و بنویسد.

 

https://scorize.com/forum/question/Qu25001/
https://maryam-training.loxblog.com/post/162
https://learning-ielts2023.blogspot.com/2024/04/cefr.html
http://matselect.rozblog.com/post/123
https://discord.com/channels/1008287341384831017/1008287341384831024/1227922482938253362
https://pin.it/3f6Aqc7u5
https://www.tumblr.com/tatschool/747456446469390336/%D8%B3%D8%B7%D8%AD-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%B4-%DA%AF%D8%A7%D9%86%D9%87-cefr-%D8%A7%DB%8C%D9%86-%D9%87%D8%A7-%D9%87%D8%B3%D8%AA%D9%86%D8%AF-a1-%DB%8C%D8%A7?source=share
https://x.com/TatAcademy39237/status/1778363997604942033
https://ielts-english.blogsky.com/1403/01/21/post-56/%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%b3%d8%b7%d9%88%d8%ad-%d9%85%d8%ae%d8%aa%d9%84%d9%81-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%db%8c%d8%b3%db%8c-%d8%a8%d8%b1-%d8%a7%d8%b3%d8%a7%d8%b3-CEFR
https://www.bloglovin.com/@reyhane7/-cefr

عبارات:

  • How's the weather today? (امروز هوا چطوره؟)
  • It's sunny. (هوا آفتابی است.)
  • It's cloudy. (هوا ابری است.)
  • It's rainy. (هوا بارانی است.)
  • It's snowy. (هوا برفی است.)
  • It's stormy. (هوا طوفانی است.)
  • It's cold. (هوا سرد است.)
  • It's cool. (هوا خنک است.)
  • It's hot. (هوا گرم است.)
  • It's humid. (هوا شرجی است.)
  • It's foggy. (هوا مه آلود است.)
  • It's windy. (هوا بادی است.)
  • It's clear. (هوا صاف است.)
  • There is thunder and lightning. (رعد و برق می‌زند.)
  • It's boiling hot. (هوا خیلی گرم است.)
  • It's freezing outside. (هوا خیلی سرد است.)

اصطلاحات:

  • Sunny: آفتابی
  • Cloudy: ابری
  • Rainy: بارانی
  • Snowy: برفی
  • Stormy: طوفانی
  • Cold: سرد
  • Cool: خنک
  • Hot: گرم
  • Humid: شرجی
  • Foggy: مه آلود
  • Windy: بادی
  • Clear: صاف
  • Thunder: رعد
  • Lightning: برق
  • Heavy rain: باران شدید
  • Wet to the skin: خیس تا خرخره
  • The temperature falls below zero: دما به زیر صفر می‌رسد.

ملاحظات:

  • قبل از صفات آب و هوا از "It's" استفاده کنید.
  • برای بیان شدت گرما یا سرما از "very" یا "extremely" استفاده کنید.
  • برای بارش شدید باران از "pouring rain" استفاده کنید.
  • برای سرمای شدید از "bitterly cold" استفاده کنید.

مثال‌ها:

  • What's the weather like today?
    • It's sunny and warm.
  • It's raining cats and dogs! I got wet to the skin.
  • The temperature falls below zero in winter.
  • What's your favorite type of weather?
  • What's your favorite season and why?
  • What's the weather like in your country?

انواع باد با توجه به سرعت وزش

در زبان انگلیسی، کلمات مختلفی برای باد با توجه به سرعت وزش آن وجود دارد.

از کم سرعت به پر سرعت:

  • A breeze: نسیم (ملایم و دلپذیر)
  • A light wind: باد ملایم
  • A gentle wind: باد ملایم
  • A moderate wind: باد متوسط
  • A fresh wind: باد نسبتاً شدید
  • A strong wind: باد شدید
  • A gale: طوفان خفیف
  • A storm: طوفان
  • A hurricane: طوفان (معمولاً با سرعت بیش از 119 کیلومتر در ساعت)

مثال:

  • There was a gentle breeze blowing through the trees. (نسیم ملایمی در میان درختان می‌وزید.)
  • The strong wind caused the waves to crash against the shore. (باد شدید باعث می‌شد که امواج به ساحل برخورد کنند.)
  • The hurricane caused widespread damage. (طوفان باعث خسارات گسترده‌ای شد.)

عبارات دیگر:

  • It's windy: باد می‌وزد.
  • It's blowing: در حال وزیدن است.
  • The wind is picking up: باد شدیدتر می‌شود.
  • The wind is dying down: باد آرام‌تر می‌شود.

نکات:

  • جهت باد را می‌توان با استفاده از نقاط قطب نما (شمال، جنوب، شرق و غرب) یا با استفاده از نام بادها (مانند باد شمالی، باد غربی) بیان کرد.
  • برای بیان شدت باد می‌توان از قیدهایی مانند "very" یا "extremely" استفاده کرد.
  • برای مثال: "It was a very strong wind." (باد بسیار شدیدی بود.)

 

https://scorize.com/forum/question/Qu19645/
https://maryam-training.loxblog.com/post/161
https://learning-ielts2023.blogspot.com/2024/04/blog-post_9.html
http://matselect.rozblog.com/post/122
https://discord.com/channels/1008287341384831017/1008287341384831024/1227921583515893800
https://pin.it/5mMj6A9PW
https://www.tumblr.com/tatschool/747456235243274240/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D8%AF%D8%B1-%D9%85%D9%88%D8%B1%D8%AF-%D8%A2%D8%A8-%D9%88-%D9%87%D9%88%D8%A7?source=share
https://x.com/TatAcademy39237/status/1778363073197191259
https://ielts-english.blogsky.com/1403/01/21/post-55/%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d8%a7%d8%b5%d8%b7%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d8%aa-%da%a9%d8%a7%d8%b1%d8%a8%d8%b1%d8%af%db%8c-%d8%a2%d8%a8-%d9%88-%d9%87%d9%88%d8%a7-%d8%a8%d9%87-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%db%8c%d8%b3%db%8c
https://www.bloglovin.com/@reyhane7/12543854

رسمی:

  • سلام:
    • Hello
    • Good morning
    • Good afternoon
    • Good evening
  • احوالپرسی:
    • How do you do?
    • How are you?
  • معرفی:
    • Nice to meet you.
    • I’ve heard so much about you.

غیررسمی:

  • سلام:
    • Hi
    • Hey
    • Yo
  • احوالپرسی:
    • What’s up?
    • What’s new?
    • How are things?
    • How are things with you?
    • How are going things with you?
  • دیدار مجدد:
    • Long time, no see
    • Hello stranger
  • احوالپرسی کلی:
    • How’s life?
    • How’s life going?
    • How’s life treating you?
  • پاسخ به احوالپرسی:
    • I’m doing well, thanks.
    • I’ve been great, thanks.
    • I’ve not been so good.
  • سوال درباره حال:
    • What’s going on?
  • پاسخ کلی:
    • Nothing much
  • خلاصه "Howdy" در زبان انگلیسی

    Howdy به معنای "سلام" (Hi / Hello) و همچنین "سلام، چطوری؟" و "چه خبر" در مکالمات عامیانه به کار می‌رود.

    کاربردها:

  • احوالپرسی در ابتدای مکالمه
  • پرسیدن حال در ابتدای مکالمه
  • نشان دادن خوشحالی از ملاقات با شخص
  • مثال:

  • Howdy bro! (سلام داداش!)
  • Howdy folks! When did you all get here? (سلام دوستان! کی رسیدین اینجا؟)
  • عبارات بعد از سلام:

  • Nice to meet you / Nice to see you. (از ملاقات شما خوشحالم.)
  • It’s pleasure to meet you (رسمی). (از دیدن شما خوشحالم.)
  • I’ve heard so much about you. (تعریف شما را بسیار شنیده‌ام.)
  • نکات:

  • Howdy در مکالمات غیررسمی استفاده می‌شود.
  • به جای Howdy می‌توان از Hi و Hello نیز استفاده کرد.
  • پس از Howdy می‌توان از عباراتی برای نشان دادن خوشحالی از ملاقات با شخص استفاده کرد.
  • مکالمات نمونه:

  • مکالمه 1:
    • Hello
    • Hi
    • How are you?
    • I’m fine, Thanks.
    • My name is X, What’s your name?
    • My name is Y.
    • Nice to meet you.
    • Me too!
    • Have a good day!
    • Bye.
  • مکالمه 2:
    • Hi, my name is Steve. It’s nice to meet you.
    • It’s a pleasure to meet you, I’m Sophie.
    • What was than again?
    • Excuse me?
    • Pardon me?
  • مکالمه 3:
    • Hi Jack, how have you been?
    • What a surplrise. I haven’t seen you in a long time. How have you been?
    • I’m doing very well. How about you?
    • I’m Ok.
  • مکالمه 4:
    • Hi Nilla, what have you been up to?
    • The same as usual. How about you?
    • I’m pretty busy at work these days, but otherwise, everything is great.

 

https://scorize.com/forum/question/Qu5157/
https://maryam-training.loxblog.com/post/160
https://www.bloglovin.com/@reyhane7/12543832
http://matselect.rozblog.com/post/121
https://discord.com/channels/1008287341384831017/1008287341384831024/1227919826358501458
https://pin.it/5X2oZIpq0
https://www.tumblr.com/tatschool/747455870781276160/%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%88-%D8%A7%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%B1%D8%B3%D9%85%DB%8C?source=share
https://x.com/TatAcademy39237/status/1778361414022779135
https://ielts-english.blogsky.com/1403/01/21/post-54/%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%db%8c%db%8c-%d8%a8%d8%a7-%d9%84%d8%ba%d8%a7%d8%aa-%d9%85%d8%b1%d8%aa%d8%a8%d8%b7-%d8%a8%d8%a7-%d8%b3%d9%84%d8%a7%d9%85-%d9%88%d8%a7%d8%ad%d9%88%d8%a7%d9%84-%d9%be%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%a8%d9%87-%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%db%8c%d8%b3%db%8c
https://learning-ielts2023.blogspot.com/2024/04/blog-post.html

Account (حساب):

  • Savings account: حساب پس‌انداز
  • Checking account: حساب جاری
  • Joint account: حساب مشترک
  • Business account: حساب تجاری
  • Credit card account: حساب کارت اعتباری

Balance (موجودی):

  • Account balance: موجودی حساب
  • Available balance: موجودی قابل برداشت
  • Minimum balance: حداقل موجودی
  • Closing balance: موجودی در پایان دوره

Bank (بانک):

  • Commercial bank: بانک تجاری
  • Investment bank: بانک سرمایه‌گذاری
  • Central bank: بانک مرکزی
  • Online bank: بانک آنلاین
  • Retail bank: بانک خرده‌فروشی

Branch (شعبه):

  • Bank branch: شعبه بانک
  • Main branch: شعبه اصلی
  • Drive-thru branch: شعبه با خدمات رانندگی
  • ATM branch: شعبه با دستگاه خودپرداز
  • 24-hour branch: شعبه 24 ساعته

Card (کارت):

  • Debit card: کارت بدهی
  • Credit card: کارت اعتباری
  • Prepaid card: کارت پیش‌پرداخت
  • ATM card: کارت خودپرداز
  • Gift card: کارت هدیه

Check (چک):

  • Personal check: چک شخصی
  • Business check: چک تجاری
  • Cashier's check: چک بانکی
  • Traveler's check: چک مسافرتی
  • Blank check: چک سفید

Credit (اعتبار):

  • Credit score: نمره اعتباری
  • Credit limit: محدودیت اعتباری
  • Credit history: سابقه اعتباری
  • Line of credit: خط اعتباری
  • Credit card debt: بدهی کارت اعتباری

Debit (بدهی):

  • Debit card transaction: تراکنش کارت بدهی
  • Direct debit: برداشت مستقیم
  • Overdraft: برداشت بیش از حد
  • Non-sufficient funds (NSF): موجودی ناکافی
  • Automated teller machine (ATM): دستگاه خودپرداز

Deposit (سپرده):

  • Cash deposit: سپرده نقدی
  • Check deposit: سپرده چک
  • Direct deposit: سپرده مستقیم
  • Mobile deposit: سپرده موبایلی
  • Certificate of deposit (CD): گواهی سپرده

Interest (سود):

  • Savings account interest rate: نرخ سود حساب پس‌انداز
  • Certificate of deposit (CD) interest rate: نرخ سود گواهی سپرده
  • Compound interest: سود مرکب
  • Annual percentage yield (APY): نرخ سود سالانه
  • Interest earned: سود کسب شده

Loan (وام):

  • Personal loan: وام شخصی
  • Student loan: وام دانشجویی
  • Mortgage: وام مسکن
  • Auto loan: وام خودرو
  • Business loan: وام تجاری

Machine (دستگاه):

  • Automated teller machine (ATM): دستگاه خودپرداز
  • Point-of-sale (POS) terminal: پایانه فروش
  • Money counter: دستگاه شمارش پول
  • Coin sorter: دستگاه سکه‌شمار
  • Bill sorter: دستگاه اسکناس‌شمار

Money (پول):

  • Cash: پول نقد
  • Currency: ارز
  • Change: پول خرد
  • Bills: اسکناس
  • Coins: سکه

Online (آنلاین):

  • Online banking: بانکداری آنلاین
  • Online bill pay: پرداخت صورتحساب آنلاین
  • Online account access: دسترسی آنلاین به حساب
  • Online transfer: انتقال آنلاین
  • Online application: درخواست آنلاین

Password (رمز عبور):

  • Account password: رمز عبور حساب
  • ATM password: رمز عبور خودپرداز
  • Online banking password: رمز عبور بانکداری آنلاین
  • Credit card password: رمز عبور کارت اعتباری
  • PIN (Personal Identification Number): پین

Pin (پین):

  • ATM PIN: پین خودپرداز
  • Credit card PIN: پین کارت اعتباری
  • Debit card PIN: پین کارت بدهی
  • Mobile banking PIN: پین بانکداری موبایلی
  • Voice PIN: پین صوتی

Statement (صورت حساب):

  • Bank statement: صورت حساب بانکی
  • Credit card statement: صورت حساب کارت اعتباری
  • Investment statement: صورت حساب

عبارات و جملات بانکی رایج:

  • Can I open an account? (می‌توانم حساب باز کنم؟)
  • I’d like to deposit some money. (می‌خواهم پول واریز کنم.)
  • I’d like to withdraw some money. (می‌خواهم پول برداشت کنم.)
  • What is my balance? (موجودی حساب من چقدر است؟)
  • Can I transfer money to another account? (می‌توانم به حساب دیگری پول منتقل کنم؟)
  • I’d like to close my account. (می‌خواهم حسابم را ببندم.)
  • I’ve lost my card. (کارتم را گم کرده‌ام.)
  • My card has been stolen. (کارتم دزدیده شده است.)
  • I need to report a fraudulent charge. (می‌خواهم یک تراکنش غیرواقعی را گزارش دهم.)

نکاتی برای یادگیری اصطلاحات بانکی به انگلیسی:

  • با اصطلاحات پایه شروع کنید. قبل از اینکه به سراغ اصطلاحات پیچیده‌تر بروید، ابتدا باید با اصطلاحات پایه بانکی مانند "حساب"، "پول" و "برداشت" آشنا شوید.
  • از فلش‌کارت‌ها و سایر ابزارهای یادگیری استفاده کنید. فلش‌کارت‌ها، برنامه‌های آموزشی و وب‌سایت‌های زیادی وجود دارند که می‌توانند به شما در یادگیری اصطلاحات بانکی به انگلیسی کمک کنند.
  • در مکالمات واقعی تمرین کنید. بهترین راه برای یادگیری هر زبانی، تمرین صحبت کردن به آن زبان است. سعی کنید با کارمندان بانک یا افراد انگلیسی‌زبان دیگر در مورد امور بانکی صحبت کنید.
  • از اشتباه کردن نترسید. همه اشتباه می‌کنند. مهم این است که از اشتباهات خود درس بگیرید و به تمرین ادامه دهید.

با کمی تمرین، می‌توانید به راحتی اصطلاحات بانکی به انگلیسی را یاد بگیرید و با اعتماد به نفس بیشتری در مورد امور بانکی خود به زبان انگلیسی صحبت کنید.

 

https://ielts-joo.farsiblog.com/1403/01/23/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
https://ielts-teacher.farsiblog.net/Post/53/Common-banking-terms-in-English.html
https://all-things.blog.ir/1403/01/23/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C
http://reyehe.parsiblog.com/Posts/86/%d8%a7%d8%b5%d8%b7%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d8%aa+%d8%b1%d8%a7%d9%8a%d8%ac+%d8%a8%d8%a7%d9%86%da%a9%d9%8a+%d8%af%d8%b1+%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86+%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d9%8a%d8%b3%d9%8a/
https://t.me/c/2016692579/44
https://www.pinterest.com/tatonlinet/%D9%84%D8%BA%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
https://ble.ir/tat_school/6625035016180469/1712420280176
روبیکا
https://telescope.ac/https-tatschoolir/4v1g3olli3k6ujewrd47g1
https://telegra.ph/%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D8%B1%D8%A7%DB%8C%D8%AC-%D8%A8%D8%A7%D9%86%DA%A9%DB%8C-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-04-06

درخواست‌ها:

  • Can I go out? - میشه برم بیرون؟
  • May I join the class? - میشه وارد کلاس بشم؟
  • May I open/close the window? - میشه پنجره را باز/ببندم؟
  • Can you explain it once more, please? - میشه دوباره این موضوع رو توضیح بدید؟
  • Can you help me with this question, please? - میشه لطفا تو این سوال بهم کمک کنید؟
  • Is that right/correct? - درسته؟
  • What page are we on? - صفحه چند هستیم؟
  • Can we pack our things now? - میشه وسایلمون رو جمع کنیم؟

عبارات دیگر:

  • I’m sorry. I didn’t hear what you said. - عذرخواهی می‌کنم، نشنیدم چی گفتید.
  • Sorry for being late. - به خاطر تاخیر عذرخواهی می‌کنم.
  • Where is the exam room? - کلاس امتحان کجاست؟
  • Can I come in? - میشه وارد شم؟
  • Hey Prof - سلام استاد (معمولاً برای خطاب کردن استاد در دانشگاه استفاده می‌شود)

لغات کاربردی:

  • Term: ترم
  • Midterm: میان‌ترم
  • Semester: نیم‌سال
  • Teacher training college: دانشگاه تربیت معلم
  • Lecture: استاد
  • Higher Education: آموزش عالی
  • Postgraduation Studies: تحصیلات عالی
  • Certificate: گواهی / مدرک
  • Diploma: دیپلم
  • Degree: درجه / مقطع
  • Bachelor’s: لیسانس
  • Master’s: کارشناسی ارشد
  • PhD (doctorate): دکتری
  • University: دانشگاه
  • State university: دانشگاه دولتی
  • Campus: محوطه دانشگاه
  • Advisor: استاد مشاور
  • Researcher: محقق
  • Visiting professor: استاد مدعو
  • Supervisor: استاد راهنما
  • Associate’s degree: فوق دیپلم
  • Intern: کارآموز
  • Internship: کارآموزی
  • Dormitory: خوابگاه

اصطلاحات دانشگاهی:

  • Accredited universities: دانشگاه‌های معتبر
  • B.A. (Bachelor of Arts): لیسانس رشته‌های علوم انسانی
  • B.S. (Bachelor of Science): لیسانس رشته‌های علمی و فنی
  • M.A. (Master of Arts): فوق‌لیسانس رشته‌های علوم انسانی
  • M.S. (Master of Science): فوق‌لیسانس رشته‌های علمی و فنی
  • Credit: واحد
  • Course: دوره آموزشی
  • Course: واحد (کلمه Course هم معنی واحدهای درسی و هم به معنای دوره‌های آموزشی است)

نکته: این فقط لیست مختصری از واژگان و اصطلاحات رایج در دانشگاه است. برای یادگیری بیشتر می‌توانید از منابعی مانند فرهنگ لغت، کتاب‌های آموزشی و یا صحبت با دانشجویان فعلی استفاده کنید.

 

https://ielts-joo.farsiblog.com/1403/01/23/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87/
https://ielts-teacher.farsiblog.net/Post/55/Familiarity-with-vocabulary-and-terms-related-to-education-and-university.html
https://all-things.blog.ir/1403/01/23/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87
http://reyehe.parsiblog.com/Posts/88/%d8%a2%d8%b4%d9%86%d8%a7%d9%8a%d9%8a+%d8%a8%d8%a7+%d9%88%d8%a7%da%98%da%af%d8%a7%d9%86+%d9%88+%d8%a7%d8%b5%d8%b7%d9%84%d8%a7%d8%ad%d8%a7%d8%aa+%d9%85%d8%b1%d8%aa%d8%a8%d8%b7+%d8%a8%d8%a7+%d8%aa%d8%ad%d8%b5%d9%8a%d9%84+%d9%88+%d8%af%d8%a7%d9%86%d8%b4%da%af%d8%a7%d9%87/
https://t.me/c/2016692579/43
https://www.pinterest.com/tatonlinet/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84/
https://ble.ir/tat_school/8854856432845093/1712420061903
روبیکا
https://telescope.ac/https-tatschoolir/rb97zpdm6c468rrokyijgv
https://telegra.ph/%D8%A2%D8%B4%D9%86%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D9%88%D8%A7%DA%98%DA%AF%D8%A7%D9%86-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%A8%D8%B7-%D8%A8%D8%A7-%D8%AA%D8%AD%D8%B5%DB%8C%D9%84-%D9%88-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-04-06

ساختار یک مقاله انگلیسی به طور کلی به بخش‌های زیر تقسیم می‌شود:

1. عنوان (Title):

  • عنوان باید مختصر، گویا و مرتبط با موضوع مقاله باشد.
  • از کلمات کلیدی در عنوان استفاده کنید تا خوانندگان به راحتی آن را پیدا کنند.
  • عنوان نباید بیش از 20 کلمه باشد.

2. نام نویسنده (Author(s)):

  • نام و نام خانوادگی نویسنده (نویسندگان) را به طور کامل ذکر کنید.
  • وابستگی سازمانی نویسنده (نویسندگان) را ذکر کنید (مانند دانشگاه، موسسه یا شرکت).
  • آدرس ایمیل نویسنده (نویسندگان) را برای ارتباط احتمالی ذکر کنید.

3. چکیده (Abstract):

  • چکیده باید خلاصه ای از کل مقاله باشد که شامل مقدمه، روش، یافته ها و نتیجه گیری باشد.
  • چکیده باید حدود 250 کلمه باشد.
  • از کلمات کلیدی در چکیده استفاده کنید.
  • چکیده باید به زبان انگلیسی روان و صحیح نوشته شود.

4. مقدمه (Introduction):

  • مقدمه باید زمینه پژوهش را معرفی کند و موضوع مقاله را به طور واضح بیان کند.
  • باید اهمیت و ضرورت انجام پژوهش را توضیح دهد.
  • باید مروری بر ادبیات مرتبط با موضوع مقاله ارائه دهد.
  • باید سوالات پژوهش یا فرضیه های تحقیق را بیان کند.

5. روش شناسی (Methodology):

  • روش شناسی باید نحوه انجام پژوهش را به طور دقیق و شفاف توضیح دهد.
  • باید نوع پژوهش (کمی، کیفی یا مختلط) را مشخص کند.
  • باید ابزار و روش های جمع آوری داده ها را شرح دهد.
  • باید روش تجزیه و تحلیل داده ها را بیان کند.

6. یافته ها (Results):

  • یافته های پژوهش باید به طور واضح و دقیق ارائه شوند.
  • می توان از جداول، نمودارها و تصاویر برای نمایش یافته ها استفاده کرد.
  • باید یافته ها را به سوالات پژوهش یا فرضیه های تحقیق مرتبط کرد.

7. بحث (Discussion):

  • بحث باید یافته های پژوهش را تفسیر کند و معنای آنها را توضیح دهد.
  • باید یافته ها را با ادبیات مرتبط مقایسه کند.
  • باید محدودیت های پژوهش را بیان کند.
  • باید پیامدهای پژوهش را برای تحقیقات آینده و عمل ارائه دهد.

8. نتیجه گیری (Conclusion):

  • نتیجه گیری باید یافته های کلیدی پژوهش را به طور خلاصه بیان کند.
  • باید به اهمیت پژوهش و سهم آن در دانش موجود اشاره کند.
  • می توان پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده ارائه داد.

9. منابع (References):

  • باید تمام منابعی که در مقاله استفاده شده است را به طور کامل ذکر کنید.
  • باید از یک سبک رفرنس دهی استاندارد مانند APA، MLA یا Chicago استفاده کنید.

نکات اضافی:

  • مقاله باید به زبان انگلیسی روان و صحیح نوشته شود.
  • از غلط های املایی و نگارشی باید خودداری کرد.
  • مقاله باید به طور واضح و منظم سازماندهی شود.
  • از عناوین و زیرعنوان ها برای هدایت خواننده استفاده کنید.
  • از جملات کوتاه و ساده استفاده کنید.
  • از اصطلاحات تخصصی فقط در صورت ضرورت استفاده کنید و در صورت استفاده باید آنها را تعریف کنید.
  • از نمودارها، جداول و تصاویر برای نشان دادن اطلاعات به طور موثر استفاده کنید.
  • مقاله را به دقت ویرایش و校对 کنید.

 

https://ielts-joo.farsiblog.com/1403/01/23/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA/
https://ielts-teacher.farsiblog.net/Post/54/What-is-the-structure-of-a-good-English-essay.html
https://all-things.blog.ir/1403/01/23/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA
http://reyehe.parsiblog.com/Posts/87/%d8%b3%d8%a7%d8%ae%d8%aa%d8%a7%d8%b1+%d9%8a%da%a9+%d9%85%d9%82%d8%a7%d9%84%d9%87+%d8%a7%d9%86%da%af%d9%84%d9%8a%d8%b3%d9%8a+%d8%ae%d9%88%d8%a8+%da%86%d9%8a%d8%b3%d8%aa%d8%9f/
https://t.me/c/2016692579/42
https://www.pinterest.com/tatonlinet/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DA%A9%D9%84%DB%8C-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
https://ble.ir/tat_school/5108379819561584/1712408855058
روبیکا
https://telescope.ac/https-tatschoolir/jjx8oe0gyghwp77z06hzag
https://telegra.ph/%D8%B3%D8%A7%D8%AE%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%DB%8C%DA%A9-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C-%D8%AE%D9%88%D8%A8-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-04-06

نمره 8 آیلتس نمره بالایی است که نشان دهنده تسلط بر زبان انگلیسی است. افرادی که به دنبال این نمره هستند، معمولا اهداف زیر را دنبال می‌کنند:

  • تحصیلات عالی: برخی از دانشگاه‌ها و برنامه‌های تحصیلی برای پذیرش دانشجو، نمره 8 آیلتس یا بالاتر را به عنوان شرط در نظر می‌گیرند. این امر به ویژه در مورد برنامه‌های تحصیلات تکمیلی در رشته‌های علوم انسانی، علوم پزشکی و مهندسی صادق است.
  • حرفه‌ای شدن: برخی از مشاغل، به خصوص در حوزه‌های پزشکی، حقوق، مهندسی و تجارت بین‌الملل، نیاز به مهارت‌های قوی زبان انگلیسی دارند. نمره 8 آیلتس می‌تواند نشان‌دهنده توانایی شما برای برقراری ارتباط موثر در محیط‌های کاری انگلیسی‌زبان باشد.
  • مهاجرت: برخی از کشورها برای صدور ویزای کار یا اقامت دائم، نمره 8 آیلتس یا بالاتر را از متقاضیان درخواست می‌کنند.

چه مدت طول می‌کشد تا نمره 8 آیلتس را کسب کنید؟

زمان لازم برای کسب نمره 8 آیلتس به عوامل مختلفی از جمله سطح فعلی زبان انگلیسی شما، منابعی که در اختیار دارید و میزان تلاش شما بستگی دارد. به طور کلی، اگر سطح زبان انگلیسی شما در حال حاضر پیشرفته باشد، با 6 ماه تا 1 سال مطالعه و تمرین مداوم، می‌توانید به این نمره دست پیدا کنید.

نکاتی برای کسب نمره 8 آیلتس:

  • از منابع آموزشی باکیفیت استفاده کنید.
  • در آزمون‌های آزمایشی شرکت کنید تا با فرمت و زمان‌بندی آزمون آشنا شوید.
  • روی تمام مهارت‌های زبانی خود (خواندن، نوشتن، صحبت کردن و گوش دادن) کار کنید.
  • با افراد انگلیسی‌زبان صحبت کنید تا مهارت‌های مکالمه خود را تقویت کنید.
  • به زبان انگلیسی فیلم ببینید و به موسیقی انگلیسی گوش دهید تا در معرض زبان قرار بگیرید.

گرفتن نمره 8 آیلتس کار آسانی نیست، اما با تلاش و پشتکار می‌توانید به این نمره دست پیدا کنید. در اینجا چند نکته کلیدی برای موفقیت در هر بخش آزمون آیلتس آورده شده است:

نکات کلی:

  • از منابع آموزشی باکیفیت استفاده کنید: کتاب‌های آموزشی، وب‌سایت‌ها و دوره‌های آنلاین بسیاری وجود دارند که می‌توانند به شما در آماده شدن برای آزمون آیلتس کمک کنند. منابعی را انتخاب کنید که متناسب با سطح فعلی شما باشند و به شما در تمرین مهارت‌هایتان کمک کنند.
  • در آزمون‌های آزمایشی شرکت کنید: شرکت در آزمون‌های آزمایشی به شما کمک می‌کند تا با فرمت و زمان‌بندی آزمون آشنا شوید و نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کنید.
  • روی تمام مهارت‌های زبانی خود کار کنید: آزمون آیلتس مهارت‌های شما را در چهار بخش Reading، Writing، Listening و Speaking می‌سنجد. برای موفقیت در آزمون، باید روی تمام این مهارت‌ها به طور مساوی کار کنید.
  • با افراد انگلیسی‌زبان صحبت کنید: صحبت با افراد انگلیسی‌زبان به شما کمک می‌کند تا مهارت‌های مکالمه خود را تقویت کنید و به زبان انگلیسی عادت کنید.
  • به زبان انگلیسی فیلم ببینید و به موسیقی انگلیسی گوش دهید: قرار گرفتن در معرض زبان انگلیسی به شما کمک می‌کند تا دایره لغات خود را افزایش دهید و درک مطلب خود را از زبان انگلیسی بهبود ببخشید.

نکات برای هر بخش:

Reading:

  • مهارت های اسکن و اسکیم را تمرین کنید: اسکن کردن به شما کمک می‌کند تا به سرعت اطلاعات خاصی را در متن پیدا کنید، در حالی که اسکیم کردن به شما کمک می‌کند تا ایده اصلی متن را درک کنید.
  • برای هر نوع سوال استراتژی داشته باشید: انواع مختلفی از سوالات در بخش ریدینگ وجود دارد، بنابراین برای هر نوع سوال استراتژی داشته باشید.
  • زمان خود را مدیریت کنید: بخش ریدینگ می‌تواند چالش برانگیز باشد، بنابراین مهم است که زمان خود را به طور موثر مدیریت کنید.

Writing:

  • موضوع را به دقت بخوانید: مطمئن شوید که موضوع را به طور کامل درک می‌کنید قبل از اینکه شروع به نوشتن کنید.
  • یک طرح کلی ایجاد کنید: ایجاد یک طرح کلی به شما کمک می‌کند تا سازماندهی نوشته خود را حفظ کنید و مطمئن شوید که تمام نکات کلیدی را پوشش می‌دهید.
  • از دامنه لغات گسترده ای استفاده کنید: از کلمات و عبارات متنوعی استفاده کنید تا نشان دهید که به زبان انگلیسی تسلط دارید.
  • نوشته خود را ویرایش کنید: قبل از ارسال پاسخ خود، نوشته خود را به دقت ویرایش کنید تا مطمئن شوید که عاری از اشتباه است.

Listening:

  • به دستورالعمل ها با دقت گوش دهید: مطمئن شوید که دستورالعمل های هر سوال را به دقت درک می کنید قبل از اینکه شروع به گوش دادن کنید.
  • در حین گوش دادن یادداشت بردارید: یادداشت برداری به شما کمک می‌کند تا نکات کلیدی را پیگیری کنید و به سوالات به درستی پاسخ دهید.
  • به کلمات کلیدی و مترادف ها توجه کنید: به کلمات و عباراتی که در دستورالعمل ها و در حین گوش دادن ذکر شده است توجه کنید.
  • از حدس و گمان خودداری کنید: اگر مطمئن نیستید پاسخ چیست، حدس نزنید. به سوال بعدی بروید.

Speaking:

  • با اعتماد به نفس صحبت کنید: مهم است که با اعتماد به نفس صحبت کنید حتی اگر عصبی هستید.
  • از زبان واضح و مختصر استفاده کنید: از جملات کوتاه و ساده استفاده کنید و از به کار بردن کلمات و عبارات پیچیده که ممکن است با آنها مشکل داشته باشید خودداری کنید.
  • به سوالات به طور کامل پاسخ دهید: مطمئن شوید که به تمام بخش‌های سوال به طور کامل پاسخ می‌دهید.
  • از تماس چشمی استفاده کنید: حین صحبت با ممتحن تماس چشمی برقرار کنید.

 

https://ielts-joo.farsiblog.com/1403/01/23/%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3-8-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA/
https://ielts-teacher.farsiblog.net/Post/52/How-to-get-IELTS-8.html
https://all-things.blog.ir/1403/01/23/%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3-8-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
http://reyehe.parsiblog.com/Posts/85/%da%af%d8%b1%d9%81%d8%aa%d9%86+%d8%a2%d9%8a%d9%84%d8%aa%d8%b3+8+%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87+%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%9f/
https://t.me/c/2016692579/41
https://www.pinterest.com/tatonlinet/%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D9%86%D9%85%D8%B1%D9%87-6-%DB%8C%D8%A7-65-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%85/
https://ble.ir/tat_school/4743133027456652/1712408255963
روبیکا
https://telescope.ac/https-tatschoolir/hgjfiuvfph37uih7mcda0i
https://telegra.ph/%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3-8-%DA%86%DA%AF%D9%88%D9%86%D9%87-%D8%A7%D8%B3%D8%AA-04-06

تفاوت نمره 6 و 6.5 در آیلتس

نمره 6 آیلتس:

  • مهارت: کاربر ماهر
  • درک: علیرغم برخی از اشتباهات و یا درک نادرست از موضوع، هنوز تسلط خوبی بر زبان دارد.
  • کاربرد: قادر به درک و استفاده از زبان نسبتاً پیچیده است.

نمره 6.5 آیلتس:

  • مهارت: کاربر باتجربه
  • درک: درک خوب و کاملی از زبان دارد.
  • کاربرد: به طور موثر و انعطاف پذیر از زبان در طیف گسترده ای از موقعیت ها استفاده می کند.

تفاوت ها در مهارت های خاص:

لیسنینگ:

  • 6: می تواند مفاهیم اصلی را درک کند، اما ممکن است در درک جزئیات مشکل داشته باشد.
  • 6.5: می تواند مفاهیم اصلی و جزئیات را به طور کامل درک کند.

اسپیکینگ:

  • 6: می تواند به طور کلی ایده ها را بیان کند، اما ممکن است در بیان روان و ساختارهای پیچیده مشکل داشته باشد.
  • 6.5: می تواند ایده ها را به طور روان و با استفاده از ساختارهای پیچیده بیان کند.

ریدینگ:

  • 6: می تواند متن های کلی را بخواند و درک کند، اما ممکن است در درک جزئیات و مفاهیم پیچیده مشکل داشته باشد.
  • 6.5: می تواند متن های پیچیده را به طور کامل بخواند و درک کند.

رایتینگ:

  • 6: می تواند ایده ها را به طور کلی و با ساختارهای ساده بیان کند، اما ممکن است در گرامر، املای کلمات و انسجام متن مشکل داشته باشد.
  • 6.5: می تواند ایده ها را به طور کامل و با استفاده از ساختارهای متنوع بیان کند. همچنین به طور کلی از نظر گرامر، املای کلمات و انسجام متن دقیق است.

چگونه نمره 6 یا 6.5 در آیلتس بگیریم؟

  • منابع آموزشی مناسب: از کتاب ها، وب سایت ها و دوره های آموزشی با کیفیت بالا استفاده کنید.
  • تمرین مداوم: به طور مرتب در هر چهار مهارت زبان انگلیسی تمرین کنید.
  • آشنایی با فرمت آزمون: با ساختار و نحوه نمره دهی آزمون آیلتس آشنا شوید.
  • مدیریت زمان: در حین آزمون زمان خود را به طور موثر مدیریت کنید.
  • افزایش دایره لغات: کلمات جدید یاد بگیرید و آنها را در جملات تمرین کنید.
  • تمرکز بر گرامر: قواعد گرامری زبان انگلیسی را به طور کامل یاد بگیرید.
  • تقویت مهارت های نوشتاری: در نوشتن جملات و پاراگراف های صحیح و روان تمرین کنید.
  • غلبه بر اضطراب امتحان: تکنیک های مدیریت استرس را برای آرامش در حین آزمون یاد بگیرید.

تفاوت نمره 6 و 6.5 در رایتینگ آیلتس:

نمره 6:

  • توانایی: داوطلب بطور کلی می‌تواند موضوع را مطرح کرده و ارتباط منطقی و قابل فهمی بین ایده‌های خود برقرار کند.
  • استفاده از زبان: نیاز به پیشرفت در استفاده از زبان و واژه‌های پیچیده‌تر دارد.
  • گرامرو املای: اشتباهات گرامری و املایی در نوشته وجود دارد.

نمره 6.5:

  • توانایی: داوطلب می‌تواند مطالب خود را به طور کامل و منسجم ارائه داده و مقصود خود را به خواننده منتقل کند.
  • استفاده از زبان: نسبت به نمره 6 در بکار بردن واژگان پیچیده و ایجاد ارتباط منطقی بین ایده‌های خود پیشرفت کرده‌ است.
  • گرامرو املای: هنوز اشتباهات گرامری و املایی در نوشته‌اش وجود دارد، اما به نسبت نمره 6 کمتر است.

نکات مهم برای کسب نمره 6 تا 6.5 در رایتینگ آیلتس:

  • از واژگان سطح بالا استفاده کنید.
  • ایده های خود را با جزئیات و با دلیل منطقی بیان کنید.
  • پاراگراف بندی منطقی داشته باشید.
  • از ترکیبی از جملات ساده و پیچیده استفاده کنید.
  • موضع مرتبط ارائه دهید.
  • از کلمات رسمی استفاده کنید.
  • از ادوات و حروف ربط به خوبی استفاده کنید.
  • نوشته حتما مقدمه و نتیجه‌گیری داشته باشد.
  • در تسک 1 هر پاراگراف باید به یک جنبه از داده ها بپردازد.
  • در تسک 2 هر پاراگراف باید حاوی یک ایده اصلی باشد.
  • از تکرار بیش از حد کلمات مشابه خودداری کنید.
  • گرامر را تقویت کنید.

 

https://ielts-joo.farsiblog.com/1403/01/23/%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3-6-%D9%88-6.5-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%85/
https://ielts-teacher.farsiblog.net/Post/51/How-to-get-IELTS-6-and-6.5.html
https://all-things.blog.ir/1403/01/23/%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3-6-%D9%88-6-5-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%85
http://reyehe.parsiblog.com/Posts/84/%da%86%d8%b7%d9%88%d8%b1+%d8%a2%d9%8a%d9%84%d8%aa%d8%b3+6+%d9%88+6.5+%d8%a8%da%af%d9%8a%d8%b1%d9%8a%d9%85%d8%9f/
https://t.me/c/2016692579/40
https://www.pinterest.com/tatonlinet/%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86-%D9%86%D9%85%D8%B1%D9%87-8-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3/
https://ble.ir/tat_school/7410060466977764/1712408079474
روبیکا
https://telescope.ac/https-tatschoolir/6vsyr07csbow04j1ispszi
https://telegra.ph/%DA%86%D8%B7%D9%88%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3-6-%D9%88-65-%D8%A8%DA%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D9%85-04-06

tatschool.ir/education/money-terms-ielts/

writing9.com/text/62f34159a70b55001806cb3a-some-say-that-the-most-important-thing-about-being-rich

اصطلاحات پول در انگلیسی

درست است که یادگیری اصطلاحات مختلف زبان انگلیسی برای تسلط بر این زبان ضروری است، اما اصطلاحات مربوط به پول از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند. چرا که پول an integral part of our daily lives است و در بسیاری از تعاملات و مکالمات روزمره ما نقشی اساسی دارد.

در این بخش، به بررسی تعدادی از اصطلاحات رایج پول در زبان انگلیسی می‌پردازیم که به شما در درک بهتر مکالمات و متون مربوط به مسائل مالی کمک خواهد کرد.

1. درآمد (Income):

  • disposable income: درآمد خالص، پولی که پس از کسر مالیات و سایر هزینه‌ها برای فرد باقی می‌ماند.
  • source of income: منبع درآمد، هر چیزی که از آن پول به دست می‌آید (مانند حقوق، شغل، سرمایه‌گذاری و غیره).

مثال:

  • Since they don't have any children and their rent is very cheap, they have a lot of disposable income. (از آنجایی که آنها فرزندی ندارند و اجاره آنها بسیار کم است، درآمد خالص بالایی دارند.)
  • Edward does not have any other source of income apart from his job. (ادوارد به غیر از شغلش منبع درآمد دیگری ندارد.)

2. هزینه و مخارج (Cost & Expenses):

  • conspicuous consumption: ولخرجی متظاهرانه، خرید چیزهای گران قیمت برای نشان دادن ثروت به دیگران.
  • levy a tax on: وضع مالیات بر، درخواست رسمی پرداخت مالیات از چیزی.
  • be economical: باصرفه/ مقتصد بودن، پول را عاقلانه خرج کردن و از اسراف پرهیز کردن.
  • be cost-effective: مقرون به صرفه بودن، تناسب بین هزینه و فایده را داشتن.
  • scrimp and save to do sth.: قناعت و صرفه جویی برای انجام کاری، پول را برای رسیدن به هدف خاصی پس انداز کردن.
  • make ends meet: تامین مخارج زندگی/ دخل و خرج را با هم جور در آوردن، به اندازه کافی پول برای گذران زندگی داشتن.
  • the cost of living: هزینه زندگی، متوسط هزینه برای نیازهای اولیه زندگی (مانند غذا، مسکن و پوشاک).

مثال:

  • Many people believe that conspicuous consumption is an antisocial behaviour. (بسیاری از مردم بر این باورند که ولخرجی متظاهرانه یک رفتار ضد اجتماعی است.)
  • A new tax has been levied on cigarettes. (مالیات جدیدی بر سیگار وضع شده است.)
  • A small family car is more economical than a large car. (یک ماشین خانوادگی کوچک باصرفه تر از یک ماشین بزرگ است.)
  • We need a cost-effective solution to the problem. (ما به یک راه حل مقرون به صرفه برای این مشکل نیاز داریم.)
  • They had to scrimp and save to pay for the holiday. (آنها مجبور بودند برای پرداخت هزینه های تعطیلات، قناعت و صرفه جویی کنند.)
  • If you are a student planning on moving to London, one important consideration will be the cost of living there. (اگر دانشجویی هستید که قصد مهاجرت به لندن را دارید، یکی از موارد مهم هزینه زندگی در آنجا خواهد بود.)

3. پول و ثروت (Money & Wealth):

  • belong to sb.: متعلق بودن به کسی، تحت مالکیت کسی بودن.
  • be broke: ورشکسته شدن، کاملاً بدون پول بودن.
  • abject poverty: فقر مطلق، extreme poverty.

مثال:

  • If you take things belonging to the company without permission you will face disciplinary action. (اگر چیزهای متعلق به شرکت را بدون اجازه بردارید با برخورد انضباطی روبرو خواهید شد.)
  • I'm always broke by the end of the month. (من همیشه آخر ماه ورشکسته هستم.)
  • Over a billion people are still living in abject poverty and each year, over six million children die as a result of malnutrition. (بیش از یک میلیارد نفر هنوز در فقر مطلق زندگی می کنند و سالانه بیش از شش میلیون کودک در نتیجه سوء تغذیه جان خود را از دست می دهند.)

کلمات بیشتر:
 

استاندارد زندگی:

  • standard of living: نوع زندگی که یک فرد یا جامعه دارد.
  • EXP: Britain has a varied standard of living, from the very affordable to the really expensive. (در بریتانیا استانداردهای زندگی از بسیار ارزان تا خیلی گران متغیر است.)

رسید:

  • receipt: سندی که از شخصی دریافت می‌کنید و نشان می‌دهد که به او پول داده‌اید.
  • EXP: If you return unwanted shoes straightaway, with a receipt, the shop will probably give you a refund. (اگر فوراً کفش‌های مورد نظر را با رسید برگردانید، احتمالاً فروشگاه مبلغ پرداخت شده را به شما پس خواهد داد.)

هزینه:

  • cost sb. a fortune: قیمت بسیار بالایی داشتن.
  • be too expensive: خیلی گران بودن.
  • EXP: A tank of petrol can cost you a fortune these days. (این روزها یک باک بنزین می‌تواند برای شما قیمت بسیار بالایی داشته باشد.)
  • The bill for… is exorbitant: هزینه گزافی داشتن.
  • EXP: The bill for dinner in that restaurant is exorbitant. (خوردن شام در آن رستوران هزینه گزافی دارد.)
  • prohibitively high prices: قیمت‌های سرسام‌آور.
  • EXP: Apart from the prohibitively high medicine prices, the cost of maintaining medical equipment is rising as well. (جدا از قیمت سرسام‌آور دارو، هزینه نگهداری از تجهیزات پزشکی نیز در حال افزایش است.)

رایگان:

  • be free of charge: رایگان بودن.
  • EXP: You can buy two and pay for just one — the other is free of charge. (می‌توانید دو تا بخرید و فقط پول یکی را بپردازید – دیگری رایگان است.)

پولدار شدن:

  • make a fortune: پولدار شدن.
  • EXP: Even if you don’t make a fortune from this herb, there are few sights more attractive than a field of purple coneflowers (Cambridge IELTS 8). (حتی اگر از طریق این گیاه پولدار نشوید، مناظر معدودی جذاب‌تر از مزرعه گل‌های مخروطی بنفش هستند (کمبریج آیلتس 8).)

ثروت:

  • the haves and the have-nots: اغنیا و فقرا، دارا و ندار.
  • EXP: Unfortunately, the gap between the haves and the have-nots has been widening. (متأسفانه شکاف بین اغنیا و فقرا بیشتر شده است.)
  • accumulate wealth: انباشتن ثروت.
  • EXP: Benjamin accumulated much of his wealth through real estate investment. (بنیامین بخش عمده‌ای از ثروت خود را از طریق سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات انباشته کرد.)

نشان تشخص:

  • a status symbol: نشان تشخص، نماد منزلت.
  • EXP: Green cars are considered status symbols these days. (خودروهای سبز (دوستدار محیط زیست) این روزها به عنوان نشان تشخص در نظر گرفته می‌شوند.)

کالاهای لوکس:

  • luxury goods: کالاهای لوکس.
  • EXP: Expensive clothes and accessories are considered luxury goods. (لباس‌ها و لوازم جانبی گران‌قیمت جزو کالاهای لوکس محسوب می‌شوند.)

کالا:

  • commodity: کالا.
  • EXP: Fish were a vital commodity in growing towns and cities, where food supplies were a constant concern. (ماهی یک کالای حیاتی در شهرها و شهرستان‌های در حال رشد بود، جایی که تامین مواد غذایی یک دغدغه دائمی بود. (کمبریج آیلتس 8).)

حریص بودن:

  • be acquisitive: حریص بودن.
  • EXP: She’s an acquisitive person, always wanting to gain and possess new things. (او فردی حریص است که همیشه می‌خواهد چیزهای جدیدی را به دست آورد و داشته باشد.)

تکبر:

  • Vanity: تکبر/ خودبینی.
  • EXP: Reece wants the job purely for the reason of vanity. (ریس این شغل را صرفاً به دلیل تکبر می‌خواهد.)

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-139.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D9%88%D9%84-money-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3/
http://tatschool.blogfa.com/post/184
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/119/Words-and-terms-related-to-money-in-IELTS.html
https://t.me/c/2016692579/69
https://ble.ir/tat_school/9095760479277092/1712856431516
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253756850237894
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/32/Words-and-terms-related-to-money-in-IELTS.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%DA%A9%D9%84%D9%85%D8%A7%D8%AA-%D9%88-%D8%A7%D8%B5%D8%B7%D9%84%D8%A7%D8%AD%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%88%D8%B7-%D8%A8%D9%87-%D9%BE%D9%88%D9%84-money-%D8%AF%D8%B1-%D8%A2%DB%8C%D9%84%D8%AA%D8%B3

تفاوت ظریف بین "used to" و "be used to" در زبان انگلیسی:

استفاده از "used to":

  • برای اشاره به عادت‌ها یا شرایطی در گذشته به کار می‌رود که دیگر وجود ندارند.
  • همیشه به زمان گذشته اشاره دارد.
  • ساختار: فاعل + used to + فعل بدون "to" (infinitive)

مثال‌ها:

  • I used to smoke, but I quit last year. (قبلاً سیگار می‌کشیدم، اما سال گذشته ترک کردم.)
  • She used to be afraid of dogs, but now she loves them. (او قبلاً از سگ می‌ترسید، اما حالا عاشق آنهاست.)
  • We used to live in a small town, but now we live in a big city. (ما قبلاً در یک شهر کوچک زندگی می‌کردیم، اما حالا در یک شهر بزرگ زندگی می‌کنیم.)

استفاده از "be used to":

  • برای اشاره به آشنایی یا عادت به چیزی در حال حاضر به کار می‌رود.
  • می‌تواند به زمان گذشته، حال و آینده اشاره داشته باشد.
  • ساختار: فاعل + be (am/is/are/was/were) + used to + اسم، عبارت اسمی، ضمیر یا فعل -ing دار

مثال‌ها:

  • I'm used to living in a noisy neighborhood. (من به زندگی در محله‌ای پر سر و صدا عادت دارم.)
  • He is used to working long hours. (او به کار کردن ساعات طولانی عادت دارد.)
  • They are not used to driving on the left side of the road. (آنها به رانندگی در سمت چپ جاده عادت ندارند.)
  • I will get used to the new software by the end of the week. (تا آخر هفته به نرم افزار جدید عادت خواهم کرد.)

نکات:

  • "Used to" همیشه با فعل بدون "to" (infinitive) استفاده می‌شود.
  • "Be used to" می‌تواند با اسم، عبارت اسمی، ضمیر یا فعل -ing دار استفاده شود.
  • برای منفی کردن "used to" در زمان گذشته، از "didn't used to" یا "used to not" استفاده می‌کنیم.
  • برای منفی کردن "be used to"، از "am/is/are/was/were not used to" استفاده می‌کنیم.

سوال با استفاده از ساختار "used to"

ساختار رایج برای پرسش با استفاده از "used to" به شرح زیر است:

Did + فاعل + use(d) to + فعل بی‌نهایت (بدون to) + ادامه جمله

مثال:

  • Did you used to get up early in the morning? (آیا عادت داشتی صبح‌ها زود از خواب بلند شوی؟)
  • Did she used to sing for birds and flowers? (آیا او عادت داشت برای پرنده‌ها و گل‌ها آواز بخواند؟)

نکات:

  • یک روش جایگزین برای پرسش با "used to" به صورت زیر است:

Used + فاعل + to + فعل بی‌نهایت (بدون to)

  • به جدول زیر برای نمونه‌هایی از این ساختار توجه کنید:
سوال بله/خیر جمله اصلی
Used she to bake cake? She used to bake cake.
(آیا او عادت داشت کیک بپزد؟) (او عادت داشت کیک بپزد.)
Used he to drive his bicycle instead of his car? He used to drive his bicycle instead of his car.
(آیا او عادت داشت به‌جای ماشینش، موتورش را براند؟) (او عادت داشت به‌جای ماشینش، موتورش را براند.)

 

  • همچنین می‌توانیم از سوالات دستوری (tag questions) برای پرسش با "used to" استفاده کنیم. برای این کار، از فعل کمکی "did" به همراه "not" در جملات منفی استفاده می‌کنیم.

مثال:

  • (در جملات مثبت)
    • He used to brush his teeth after each meal, didn’t he? (او عادت داشت بعد از هر وعده غذایی مسواک بزند، مگر نه؟)
  • (در جملات منفی)
    • They didn’t used to invite their best friends to their birthday party, did they? (آن‌ها عادت نداشتند دوستان صمیمی‌شان را به جشن تولدشان دعوت کنند، مگر نه؟)

شباهت "would" به "used to"

هنگامی که در مورد عادات گذشته افراد صحبت می‌کنیم، می‌توانیم از "would" و "used to" استفاده کنیم.

  • اگر از هر دوی آنها به طور همزمان استفاده کنیم، "used to" معمولاً قبل از "would" می‌آید.
  • در واقع، "used to" زمینه را برای گزارش رویدادها و اتفاقات آماده می‌کند.

مثال:

  • When we were children, we used to invite our friends to our house. We would sew clothes for our dolls and play together. (وقتی بچه بودیم، عادت داشتیم دوستانمان را به خانه‌مان دعوت کنیم. ما با همدیگر برای عروسک‌هایمان لباس می‌دوختیم و بازی می‌کردیم.)

نکته:

  • توجه داشته باشید که "used to" می‌تواند موقعیتی یا حالتی را توصیف کند که دیگر وجود ندارد، در حالی که "would" این قابلیت را ندارد.

مثال:

  • We would go to Ali Baba coffee shop and eat pizza. (ما به کافی شاپ علی بابا می‌رفتیم و پیتزا می‌خوردیم.)
  • We used to go to Ali Baba coffee shop and eat pizza. (ما عادت داشتیم به کافی شاپ علی بابا برویم و پیتزا بخوریم.)

نقش تاکیدی "did" ("emphatic did") با "used to"

  • گاهی اوقات از فعل کمکی "did" با "used to" برای تأکید و قاطعیت بیشتر استفاده می‌کنیم.
  • با این حال، به خاطر داشته باشید که این فقط در گفتار روزمره مجاز است و در نوشتار انگلیسی قابل قبول نیست.

مثال:

  • I never told my father that I loved him but I did used to kiss & hug him. (من هرگز به پدرم نگفتم که دوستش دارم، اما او را می‌بوسیدم و در آغوش می‌گرفتم.)
  • My sister did used to breastfed her father every two hours. (خواهرم هر دو ساعت به پسرش شیر می‌داد.)

تفاوت "used to" و "use to"

"Used to" و "use to" هر دو عباراتی هستند که در زبان انگلیسی به کار می‌روند، اما معانی و کاربردهای متفاوتی دارند.

"Used to" به معنای "عادت داشتن" یا "آشنا بودن با چیزی در گذشته" است. از این عبارت برای صحبت در مورد عادت‌ها، فعالیت‌ها یا حقایق گذشته‌ای استفاده می‌شود که دیگر وجود ندارند.

"Use to" به معنای "استفاده کردن از چیزی" است. از این عبارت برای صحبت در مورد کاربرد یا فایده یک چیز استفاده می‌شود.

نکات کلیدی:

  • "Used to" همیشه با فعل کمکی "did" همراه است، در حالی که "use to" می‌تواند با یا بدون فعل کمکی "did" استفاده شود.
  • "Used to" معمولاً در جملات مثبت استفاده می‌شود، در حالی که "use to" بیشتر در جملات منفی یا سوالی استفاده می‌شود.
  • "Used to" به یک فعل بی‌نهایت (بدون to) نیاز دارد، در حالی که "use to" به یک اسم یا ضمیر و فعل بی‌نهایت (بدون to) نیاز دارد.

مثال‌ها:

"Used to"

  • I used to go to the park every day after school. (من عادت داشتم بعد از مدرسه هر روز به پارک بروم.)
  • She used to be a very good swimmer. (او قبلاً شناگر خیلی خوبی بود.)
  • They used to live in a small town. (آن‌ها قبلاً در یک شهر کوچک زندگی می‌کردند.)

"Use to"

  • What do you use to clean your windows? (برای تمیز کردن پنجره‌هایتان از چه چیزی استفاده می‌کنید؟)
  • I didn’t use to like coffee, but now I drink it every day. (من قبلاً قهوه دوست نداشتم، اما الان هر روز قهوه می‌نوشم.)
  • Do you use to go to the gym regularly? (آیا قبلاً به طور مرتب به باشگاه می‌رفتید؟)

استفاده از "be used to"

علاوه بر موارد فوق، از "used to" می‌توان به عنوان صفت نیز استفاده کرد. در این حالت، به معنای "عادت کردن به چیزی" است.

مثال:

  • I'm used to the noise of the city. (من به سر و صدای شهر عادت کرده‌ام.)
  • She's not used to driving in traffic. (او به رانندگی در ترافیک عادت نکرده است.)
  • They are used to working long hours. (آن‌ها به کار کردن طولانی مدت عادت کرده‌اند.)

 

https://mary20222.monoblog.ir/post-138.html
https://golmakani202.farsiblog.com/1403/01/20/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-used-to-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C/
http://tatschool.blogfa.com/post/183
https://ielts-modern.yektablog.net/Post/118/Complete-used-to-grammar-training-in-English.html
https://t.me/c/2016692579/68
https://ble.ir/tat_school/708382456531111/1712856205370
روبیکا
https://mastodon.social/@tatschool/112253746452708902
https://go-ahead.farsiblog.net/Post/31/Complete-used-to-grammar-training-in-English.html
https://about-all.blog.ir/1403/01/20/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%DA%A9%D8%A7%D9%85%D9%84-%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%85%D8%B1-used-to-%D8%AF%D8%B1-%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D9%86%DA%AF%D9%84%DB%8C%D8%B3%DB%8C